تب‌نوشت‌ها

مطالبی پریشان و درهم

تب‌نوشت‌ها

مطالبی پریشان و درهم

۵۴ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است



ماشینی در حال حرکت است. تا مقصد دوازده کیلومتر راه است. در ابتدای راه یک سراشیبی خوش منظره وجود دارد که فقط باید ماشین را خلاص کنم تا خودش برود و احتیاج به هیچ گاز و کلاچ و ترمز و دست به فرمان گرفتن و داشتن روغن و بنزینی نیست.
اما باک ماشین خالی است و در طول همین سراشیبی یک کیلومتری، گالن های روغن و بنزین گذاشته اند و یک قلاب هم دستم داده اند تا در این مسیری که خودرو، واقعا خود رو است، تلاش کنم به اندازۀ باقی مسیر، روغن و بنزین به دست بیاورم. وزارت کشور مسیر دوازده کیلومتری یاد شده را به دوازده شهر تقسیم کرده است. ورود و خروج به هر شهر شرایط و آداب خاص خودش را دارد و هر شهر هم آب و هوای متفاوتی دارد. متنوعِ متنوع. شهر اولش را شهر الله گویند. ماه خدا، شهر همیشه بهار، سرزمین الهی!؛ طبق قانون «سالی که نکوست از بهارش پیداست» در این شهر اگر بنزینی برای ماشین جمع نکنم، خب مرا در اول راه می گذارد یا اگر بنزین کمی به دست آورده باشم مرا در میانۀ راه می گذارد، که بقیۀ راه را در این دو فرض، باید پیاده بروم.
در بعضی سال ها، اصلا از اول سوار ماشین نمی شدم. ماشین خودش تنها می رفت و من کل دوازده کیلومتر را پیاده می رفتم و هفت جدم در می آمد. بعضی سال ها سوار شدم ولی بنزینی نتوانستم جمع کنم و ماشین مرا قال(؟) گذاشت. بعضی سال ها ماشین کمی رفت و بعد وامانده ام کرد. پلیس راه گفته بود اگر ماشینت را در راه گذاشتی در اوایل کیلومتر چهارم، یک پمپ بنزین با نام شعبۀ «عرفه» هست و اگر غیرت داشته باشی می توانی از آنجا بنزینی بیابی و ماشین در راه مانده ات را دوباره راه بیندازی و الا وای بر تو.
سال 94 ماشین پر بنزین شد و نوید سفری خوش را می داد، ولی نمی دانم چرا باک را سوراخ کرده بودم و از این قضیه غافل شده بودم و رو دست عجیبی خوردم آن سرش ناپیدا. امسال می خواستم حواسم به آن غفلت باشد، اما قضیه بدتر شد. حتی از غفلتم هم غافل بودم. غفلت مرکّب از مرکب سواری!
من مدتی در گنجور نظر می نوشتم. نظرات الکی و دری وری. بعضا با نام نجفی ولی اغلب با نام محدّث. البته تقریبا دیگر نمی نویسم و الان چندین ماه است جمعا شاید دو یا سه نظر نوشته باشم. یک دختر-ظاهر روس تبار تهرانی- در گنجور هست که به نظرم از حیث تفکر و اندیشه و استفاده از تجریه های روزگار و معقول زندگی کردن، انسان کم نظیری است. روزی در ذیل غزلی حافظانه(اینجا) پیرامون حال سال نود و پنجم از فرض محال پیرامون حال مساعدم در این سال سخن گفته بودم و او اشکال کرده بود که مگر از قضایای پشت پرده خبر داری که دم از محال بودن می زنی؟
در جوابش بحث را بردم روی ناتوانی تدبیر در غلبه بر تقدیر، و اینکه زور ما به قضا و قدر نمی رسد.
الان دومین روز ورود به شهر پس از سراشیبی معدوم ما است و من قرار است-به شرط حیات- تا شهر دوازدهم بروم. هر چه دور و برم را نگاه می کنم اثری از ماشین و بنزین و جاده و تپه و سراشیبی نمی بینم. فقط دره ها و گردنه های بی شمار حیرت افزایی خودنمایی می کنند که نگاه کردن بدانها مرا می ترساند چه برسد به جرأت حرکت.
مگر نه اینکه به ناتوانان و واماندگان و بینوایان قول کمک کردن داده ای خدای مهربان؟ قبول، خودم با دست خودم توان و نوا و موقعیت ها را بر باد دادم. اما مگر تو فقط خدای خوبان و بنزسواران هستی؟ اگر این طور است بیچاره ها پس در خانۀ کی بروند؟ من یک ژیان اوراقی و یک الاغ چلاق هم ندارم. واقعا می شود تو-مرا ببخش تو می گویم، «شما» به زبانم نمی چرخد و بیگانه می نماید- می شود تو افرادی که به اضطرار و درماندگی رسیده اند و در بیان اضطرار و استیصال خود هم توانایی کامل ندارند، را کمک نکنی؟ این با خدا بودن تو سازگار است؟ هرگز.
خب وقتی داستان از این قرار است و من منم با تمام شاخصه های نداری و ناتوانی و بی معرفتی، و تو تویی با تمام پارامترهای دارایی و بخشش و مهربانی، تو را به بهترین بندگان درگاهت یعنی حضرت زهرا و قوم و عشیرۀ محترم ایشان قسم می دهم معادله های دیگری برای درماندگانی مثل من، سوای قوانین وزارت کشور و این تقسیم بندی هایش قرار بدهی.

عکس و تصویر راه پر پیچ و خم

بنابراین در همین دومین روز از دومین ماه سال ات، پشتم را گرم و دلم را قرص می کنم به همان قسم زبانی و دعای دوستان که مفیدتر از باران بهاری برای کشتزار تشنه است. پس تعجب نکن اگر در همین ابتدای راه تدبیر نداشته ام را به خاک می سپرم که این اولین شرط بازی ماست. لذا تخت می خوابم تا ببینم چه می کند نرگس مست ات.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
التماس دعا از دوستان و همسایه های پر بنزین.... آنان که باک را به نظر کیمیا کنند/آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند؟!
ممنون.
امضا: واماندۀ بی ماشین.
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۰۷:۳۰
... نجفی

ای بقیة الله نازنین

این کشور و آن کشور و سی روز، مهم نیست

هر جا که تو رؤیت بشوی، عید همان جاست

عیدتان مبارک آقا.

عید شمایید و شما عیدید.

نالایقیم

ولی عیدی می خواهیم پدر 

و انت کریمٌ من اولاد الکرام...

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۸
... نجفی

السلام علیک یا شهر الله

خداحافظ ای ماه خدا

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۲
... نجفی

خداوندا، خالقا، کردگارا

کسر شأن توست اگر قضیه را به حساب و کتاب و قیاس بکشانی، فضل و کرم و رحمت تو کجا؟ گناه و اعمال من کجا؟ اصلا ما انا و خطری؟ من عددی نیستم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۰
... نجفی



.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۶:۲۹
... نجفی

یا مُنزِّلَ السَّکینة علی القلوب...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۶:۲۷
... نجفی

امشب به یه اعتبار شب قدره. دعای تجافی از دار غرور... رو فرمودن بخونیم. فایده ش شرح صدره. 

تعدادشو نگفتن. میشه به اعتبار اسم مبارک خدا 66 مرتبه، و یا حضرت سجاد، 68 بار بگیم. یا حضرت زینب 69 بار. اصلا 59 مرتبه بهتره. یه تیر و کلی نشون. به اندازه ی ابجد اسم ناز حضرت فرد تنها، وِتر مَوتور، مجاهد مظلوم، مهدی موعود...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۴:۵۳
... نجفی

به یکی میگن تو دریا باشی کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟

میگه: می رم بالای درخت.

میگن: خنگه! وسط دریا که درخت نیس.

میگه: مجبورم مجبور. می فهمی؟!

...................................................

خدایا مجبورم مجبور...

:(

:)


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۴:۳۰
... نجفی

شخصی که شنیده بود خواندن هزار بار سوره قدر در شب قدر دارای ارزش و قدر بسیار است آن را خوانده بود. فقط در آیه انا انزلناه فی لیلة القدر، حرف «هاء» را فراموش کرده بود و این طور خوانده بود: 

انا انزلنا فی لیلة القدر.

نزد شیخی رفته و پرسید: آیا عملم باطل است؟ چکار کنم؟

شیخ که ادم رندی بود گفت: هیچ مشکلی روی نداده. فقط هزار بار بگو هُ هُ هُ هُ هُ هُ...



۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۷:۴۵
... نجفی

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد/عالم پیر دگر باره جوانخواهد شد

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد/چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد...

ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی/مایه ی نقد بقا را که ضمان خواهد شد؟...

حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود/قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد

........................................

پ ن: بیخود دلم خوش است به اشعار انتظار/این شعرها برای من! آقا نمی شود.

:(

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۵:۵۹
... نجفی

نمی دانم عزیز نازنین بی نظیر ما، که وقت امضای تقدیرات، قضیه ی ظهور مبارک خودتان چه وضعی یافته؟ آیا قلب عزیز شما، شاد شد؟ خدا کند همین طور بوده باشد بحق نبینا محمد و آله الطاهرین.

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۰
... نجفی
بِسمِ رَبِّ المَهدِیّ
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ
فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ
وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً
حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً
وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً،
بِرَحْمَتِکَ‏ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ

http://asrupload.ir/img/images/faraj3.jpg
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۲۲:۰۷
... نجفی

فَمَا کُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّى بِسُوءِ أَثَرِى، وَ لا نِسْیَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِیمِ فِعْلِى، لَکِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُکَ وَ مَنْ فِیهَا وَ أَرْضُکَ وَ مَنْ عَلَیْهَا مَا أَظْهَرْتُ لَکَ مِنَ النَّدَمِ، وَ لَجَأْتُ إِلَیْکَ فِیهِ مِنَ التَّوْبَةِ.
فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَرْحَمُنِى لِسُوءِ مَوْقِفِى، أَوْ تُدْرِکُهُ الرِّقَّةُ عَلَیَّ لِسُوءِ حَالِى فَیَنَالَنِى مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِىَ أَسْمَعُ لَدَیْکَ مِنْ دُعَائِى، أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْکَدُ عِنْدَکَ مِنْ شَفَاعَتِى تَکُونُ بِهَا نَجَاتِى مِنْ غَضَبِکَ وَ فَوْزَتِى بِرِضَاکَ...
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِى
خداوندا! این که بى پروا در حضور تو زبان گشوده ام، نه از آن است که از کار زشت خود بى خبرم یا عمل نکوهیده گذشته خود را فراموش کرده ام، لکن براى این است که آسمان و اهل آسمان و زمین و ساکنان آن پشیمانى مرا که آشکار کردم و توبه را که سنگر خود ساختم بشنوند.
شاید یکى از آنان به رحمت تو، بدحالى مرا دیده دلش بسوزد یا بر حال ناخوش من رقّت آرد، و درباره من دعایى کند که بیش از دعاى من در خور اجابت تو باشد، یا شفاعت او نزد تو مؤثرتر از شفاعت من بوَد و به سبب آن از خشم تو رهایى یابم و به خشنودى تو فیروز گردم...
پس بر محمد و آل او درود فرست، و توبه مرا بپذیر...
بخشی از دعای توبۀ صحیفۀ مبارکۀ سجادیه که فرموده اند در شب بیست سوم بخوانیم. خدایا از همۀ خطاها و لغزش ها و گناهان نابخشودنی ام طلب معذرت و بخشش و عفو دارم. به ویژه کوتاهی ها و تقصیر فراوان در حق حضرت صاحب الزمان گرفتارمان:(((

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۲۲:۰۲
... نجفی

ای بهارستان اقبال، ای چمن سیما بیا
فصل سیر دل‌ گذشت اکنون به‌چشم ما بیا

می‌کشد خمیازهٔ صبح‌، انتظار آفتاب
در خمار آباد مخموران، قدح‌پیما بیا

بحر هر سو رو نهد امواج‌گرد راه اوست
هردو عالم در رکابت می‌دود تنها بیا

خلوت اندیشه حیرت‌خانهٔ دیدار تست
ای‌کلید دل در امید ما بگشا، بیا...

بیش از این نتوان حریف دا‌غ حرمان زیستن
یا مرا از خود ببر آنجا که هستی، یا بیا...

وصل مشتاقان زاسباب دگر مستغنی است
احتیاج این است‌: کای سامان استغنا بیا

کو مقامی کز شکوه معنی‌ات لبریز نیست؟
غفلت است اینها که «بیدل‌» گویدت: اینجا بیا

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۰
... نجفی

استاد گرامی ما می گوید:
«در شب بیست و سوم، تاییدیۀ حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) پای تقدیرات تمام موجودات هستی-به جز خود خدا- ثبت می شود. حتی تقدیراتی که قرار است برای همان آورندگان تقدیرات، مقرر گردد و حتی تقدیرات خود حضرت صاحب الامر(عج). اما حضرت ولی عصر در این شب، قبل از تایید نهایی، نگاهی به خود صاحب تقدیرها می کند و بر اساس شاکله و قلب آنها، در تقدیرات تغییراتی انجام می دهد.»
البته استاد مطلبی را پیرامون امکان جزئی تغییر در تاییدیه ها، در شبهای باقی مانده تا انتهای ماه هم می گفت که خیلی مهم نیست! در هر صورت خدایا کاری کن امام عصر ما آن وقتی که نگاه مبارکشان را در این شب قدر، به قلب ما می اندازند آن وقتی باشد که ما به یاد ایشان هستیم و برای ایشان دعا می کنیم. آمین یا رب العالمین.


۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۱۳
... نجفی
من نمی دونم اینکه امام خمینی از بین دعاها و مناجاتها دعای کمیل و مناجات شعبانیه رو به همه ترجیح می داده چش مبارکشون به دعای ابوحمزه یا دعای عرفه نیفتاده؟!
خب با احترام به اون دعای عزیز و مناجات محترم، ابوحمزه و عرفه اصلا گاهی می زنن رو دست کمیل آقا و شعبانیه خانم! به جون خودم:)
من از یه قسمتایی خیلی خیلی خیلی خوشم میاد. اصلا اصل دعا همینه. والله! هشت مورد رو برای نمونه می نویسم. از گزینش های شما هم استقبال میشه!

لَوِ اطَّلَعَ الْیَوْمَ عَلَى ذَنْبِی غَیْرُکَ مَا فَعَلْتُهُ... لا لِأَنَّکَ أَهْوَنُ النَّاظِرِینَ ... بَلْ لِأَنَّکَ یَا رَبِّ خَیْرُ السَّاتِرِینَ وَ... أَکْرَمُ الْأَکْرَمِینَ

لَسْتُ أَتَّکِلُ فِی النَّجَاةِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَی أَعْمَالِنَا

لَوْ نَهَرْتَنِی مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِکَ / با ضریب دو

شَرُّنَا إِلَیْکَ صَاعِدٌ وَ لَمْ یَزَلْ وَ لا یَزَالُ مَلَکٌ کَرِیمٌ

إِلَهِی أَنْتَ أَوْسَعُ فَضْلا وَ أَعْظَمُ حِلْما مِنْ أَنْ تُقَایِسَنِی بِفِعْلِی/ اینم ضریب دو.

إِلَهِی لَمْ أَعْصِکَ حِینَ عَصَیْتُکَ وَ أَنَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جَاحِدٌ... لَکِنْ خَطِیئَةٌ عَرَضَتْ... الخ

إنَّ لَنَا فِیکَ أمَلاً طَوِیلاً ... عَصَیْناکَ وَ نَحْنُ نَرْجُوا أنْ تَسْتُرَ عَلَینا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو دعاهای دیگه هم این جور چیزایی که واقعا ته دعا حساب میشه هست. مثل:

اللَّهُمَّ إِنْ عَظُمَتْ ذُنُوبِی فَأَنْتَ أَعْظَمُ وَ إِنْ کَثُرَ تَفْرِیطِی فَأَنْتَ أَکْبَرُ وَ إِنْ دَامَ بُخْلِی فَأَنْتَ أَجْوَدُ

إنْ لَمْ أَکُنْ أَهْلاً أَنْ أَبْلُغَ رَحْمَتَکَ فَإِنَّ رَحْمَتَکَ أَهْلٌ أَنْ تَبْلُغَنِی وَ تَسَعَنِ

إِلَهِی کَیْفَ أَدْعُوکَ وَ أَنَا أَنَا وَ کَیْفَ أَقْطَعُ رَجَائِی مِنْکَ وَ أَنْتَ أَنْتَ

البته نمونه های بهتر و صحیح السند تر و فصیح تری هم هست از صحیفۀ نورانی سجادیه و غیره که الان خیلی یادم نیست. به نظرم مرحوم بهجت فومنی بود می فرمودن میشه با این ادعیه با سنی ها محاجه و تحدی کرد. مرحوم ملکی تبریزی هم توی المراقبات شریفشون میگه یک صدم معارفی که من دیدم توی ادعیه و مناجاتای امامای عزیز شیعه اومده، تو بقیۀ احادیث ما نیومده مگه خطبه هایی که بخشی ازش توحیدیه و تسبیح و تحمید داره. خدایا کمک بفرما یک مقدار بیشتر این گنج های هویدا و کنزهای مخفی را قدر بدانیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
بعضی حاها هم هست که واقعا آدم رو بی نهایت شرمسار می کنه. مثلا اونجایی که دعای افتتاح می خونیم: تتودد الیّ فلا اقبل منک:( کأن لی التطول علیک... به من مهربونی می کنی ولی من نمی پذیرم مث اینکه اصلا من به سرت منت دارم خدا جون. یا اونجا که تو دعای ابوحمزه میگیم: و من عقوبات المعاصی جنبتنی حتی کانک استحییتنی، تو جوری از کنار عواقب خلافای من رد میشی مثه اینکه تو از من حیا می کنی:(
این جور جاها رو که می رسم چشامو می بندم و دست رو روی صورتم می زارم و از شرم و خجالت سریع رد میشم. خدا، خداتا خوبی. همین.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۵:۵۹
... نجفی

شب قدر اول و دوم گذشت. پریشب که چند ثانیه ای! حرم بودم و به خانه برگشتم، از دوستم پرسیدم که امشب کی مسجد محلمان آمد؟ گفت(مثل شب نوزده) شیخ مرتضی آقا تهرانی آمده بود. وی از عشاق حضرت صاحب الامر (عج) است و حتی اگر گاهی خوب مطالعه نمی کند و سخنرانی هایش مقداری سطحی و آبکی می شود، ولی «یابن الحسن» گفتن هایش هیچ وقت بی حال و فاقد روح نیست. گفت در سخنرانی اش [به این ترجیع بند ملال آور تکرار شوندۀ همیشگی] اشاره کرده که بعضی بندۀ خدا نیستند و بندۀ مال و جاه و چیزهای دیگرند.
شاید حرف خودت هم همین باشد. هر چند بسیار بعید می دانم. قضیۀ تو با بقیه فرق دارد. اگر هم زبانم لال از این در وارد شوی ما از در دیگری که امام سجاد عزیزمان در ابوحمزه یاد داده وارد می شویم. بنده بودن ما را منکر شوی، مخلوق بودنمان را چه می کنی؟
تو متکبرتر و مغرور تر و خودخواه تر و مستبد تر و دیکتاتور تر و خودکامه تر از این حرف ها هستی که شریک قبول کنی. چه برسد به اینکه نسبت به بعضی مخلوقات خودت، و لو قیر دلی مثل من، سلب خالقیت کنی. مگه میشه؟ پس لطفا جا خالی نده و برای من و فک و فامیلم و دوستای حقیقی و مجازی ام یه تقدیر مشتی و خوب و درست و درمون رقم بزن. فکر می کنی اگه مثل منی در کار نباشه اون صفات غافر الذنب و قابل التوب و ... را باید کجای دلت بزاری؟ بی استفاده می مونه ها. گفتم که گفته باشم.
در ضمن در مورد ظهور ولی امرت که اوامر تو رو تنفیذ می کنه و حق داره دستکاریشون هم بکنه، دعا نمی کنم کار خاصی بکنی. فکر می کنی خیلی هنر کردی این 1200 سال بردیش پس پرده و هر روز چشای خونبارش رو می بینی و ککت هم نمی گزه؟! می گم چیزی از سرشکستگی! حالیته که هر سال تقدیرای تکراری می فرستی که جانشین و سایۀ قشنگ ات، امضاش کنه؟ یعنی چی که هر سال: امتداد عصر غیبت؟[آیکن یک ناآدم مثلا عصبانی] آخه یه ذره تحول. یه نم حرکت رو به جلو. یه ذره پرش. یه ترکیب بند جدید. یه شعر نو. نگو که انا لا اغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم. سر هر کی رو شیره بمالی سر ما رو نمی تونی آخدا. در ضمن چند شب پیش با یه کافر مثل خودم که آمریکا بود بحث-نتی- می کردم. وقتی کم آورد گفت خدا خواب رفته. من ازت دفاع کردم و دهنشو بستم.
اما مواظب باش. با این کارایی که می کنی به ضد خودت رفتار می کنی! اگه چند وقت دیگه یه نفر بیاد بگه این «قریب» گفتن خدا تو نصر من الله و فتح قریب، دچار اشکال لفظی و معنویه، فکر نکن من ازت دفاع می کنم خدای بی نیاز ها؟ نهایتش میگم خدا شوخی کرده! جون هر کی دوس داری بی خیال بقیۀ ماجرای اسارت و غربت حضرت بقیة الله شو. سی برابر علامتای ظهور تو سوریه و موریه محقّق شده. بس نیست؟ به نظرت بازم باید بشینیم و سعدی وار صبر پیش گیریم. ما هکذا الظن بک. قربانت. به امید تغییر و تحول.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۵:۱۹
... نجفی

قشنگ ترین لذت هستی چیست؟ یعنی از چه طریقی می گذرد؟
از کانال چشم؟ دل و قلب؟ گوش؟ لمس؟ یا طور دیگر؟
جناب موسی در طور، از دیدن پس افتاد یا به خاطر شنیدن؟
لذت بخش ترین لذت دنیا کدام است؟ مثلا اگر ما توفیق داشته باشیم صدای مناجات امام مهدی عزیز را بشنویم لذت بیشتری دارد یا رخ مبارک و روی زیبای ایشان را زیارت کنیم که در حال نماز اند؟ از دیدن رخ مهمتر، گره خوردن نگاه ما در نگاه ایشان است. اصلا من عجیب ترین کانال ارتباطی انسان با انسان را چشم می دانم. انتقال حجم فجیعی از مطالب در کسری از ثانیه. این کار حتی از گوش هم بر نمی آید مگر از قلب. امام علی عالی اعلی از تمام پیغمبران الهی بلند مقام تر است جز برادر عزیز و دردانه شان حضرت رسول الله نازنین. اما از پیغمبران سابق، خصلت هایی در حضرت است که در احادیث بدانها پرداخته شده، ولی خصلتی که از نبی اعظم در مولای درویشان هست، تشابه چشم این دو عزیز نازنین است.
خدایا ما که خواه ناخواه چشمانمان به جمال مبارک و مطهر حضرت علی در هنگام مرگ، روشن می شود و نگاه های ما به نگاه نورانی حضرت گره می خورد و ان شاء الله در آن وقت لبخندی از رضایت حضرت ابوتراب، نثار ما می شود، اما علی زمان ما همان صوت علوی را دارد و همان چهرۀ مبارک و نگاه زیبای حیات بخش را. و کسانی که ایشان را زیارت کرده اند اوصافی را از چشمان نازنین آقا و نگاه پر حرفشان بیان کرده اند که آدم را بدجور هوسی می کند تا قبل از مرگ هر چند برای نیم ثانیه، نگاهش به نگاه آقا گره بخورد و خب لبخند رضایتی هم ضمیمۀ آن نگاه شود به جایی بر می خورد؟ اگر بگویی لایق نیستی و ظرفیت نداری و از این حرف ها، می گویم اولا برو این را با کسی بگو که تو را نشناسد و دوما! جنابعالی چه کار به سابقه و رفتار و طرفیت ما داری. ما که می دانیم این کار حوالتی نه علم وعملی است، پس لطفا حواله. زود! ممنون! اگر غصۀ قضایای بعدی را می خوری که فرموده اند هرچه که مستت کند حرام، عرض می شود پشتت به من قرص باشه! و غم این را هم نخور خدا جان!
اللهم ارنی الطلعة الرشیدة... و اکحل ناظری بنظرة منی الیه... و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۴:۵۸
... نجفی

شبهای قدر آمد وآقا نیامدی
                زیباترین ستاره دنیا نیامدی
                             مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم
                                            صاحب عزای مجلس مولا نیامدی:(

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۷:۲۷
... نجفی

خطبۀ امام حسن مجتبی علیه السلام پس از شهادت امام الانبیاء سوی خاتمهم، حضرت  ابوالحسن امیرالمؤمنین علی مرتضی علیه السلام:
الحاکم‌ فی «المستدرَک‌»: حسن بن علی[علیهما السلام] هنگامی که علی[علیه السلام] به قتل[=شهادت] رسید برای مردم خطبه خواند. ستایش الهی را به جای آورد و بر وی ثنا نموده و سپس گفت[فرمود]:
لَقَدْ قُبِضَ فِی‌ هَذِهِ اللَیْلَةِ رَجُلٌ لَا یَسْبِقُهُ الاوَّلُونَ بِعَمَلٍ، وَ لَا یُدْرِکُهُ الاخِرُونَ.

وَ قَدْ کَانَ رَسُولُ اللَهِ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمَ یُعْطِیهِ رَایَتَهُ، فَیُقَاتِلُ وَ جِبْرِیلُ عَنْ یَمِینِهِ وَ مِیکَآئِیلُ عَنْ یَسَارِهِ، فَمَا یَرْجِعُ حَتَّی‌ یَفْتَحُ اللَهُ عَلَیْهِ.وَ مَا تَرَکَ عَلَی‌ أَهْلِ الارْضِ صَفْرَآءَ وَ لَا بَیْضَآءَ إلَّا سَبْعَ مِئَةِ دِرْهَـمٍ فَضُلَتْ مِنْ عَطَایَاهُ أَرَادَ أَنْ یَبْتَاعَ بِهَا خَادِمًا لاِ هْلِهِ.
ثُمَّ قَالَ: أَیُّهَا النَّاسُ! مَنْ عَرَفَنِی‌ فَقَدْ عَرَفَنِی‌؛ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی‌ فَأَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ، وَ أَنَا ابْنُ النَّبِیِّ، وَ أَنَا ابْنُ الْوَصِیِّ، وَ أَنَا ابْنُ الْبَشِیرِ، وَ أَنَا ابْنُ النَّذِیرِ، وَ أَنَا ابْنُ الدَّاعِی‌ إلَی‌ اللَهِ بِإذْنِهِ، وَ أَنَا ابْنُ السِّرَاجِ الْمُنِیرِ، وَ أَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ الَّذِی‌ کَانَ جِبْرِیلُ یَنْزِلُ إلَیْنَا وَ یَصْعَدُ مِنْ عِنْدِنَا، وَ أَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ الَّذِی‌ أَذْهَبَ اللَهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِیرًا، وَ أَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ الَّذِی‌ افْتَرَضَ اللَهُ مَوَدَّتَهُمْ عَلَی‌ کُلِّ مُسْلِمٍ فَقَالَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی‌ لِنَبِیِّهِ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: قُـل‌ لَا ͠ أَسْـئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی‌ الْقُرْبَی‌' وَ مَن‌ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ و فِیهَا حُسْنًا؛ فَاقْتِرَافُ الْحَسَنَةِ مَوَدَّتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینکه امام حسن نازنین در این خطبۀ حماسی فرموده اند حضرت علی(ع) مردی است که نه گذشتگان بر او سبقت گرفتند و نه بعدی ها به وی رسیدند، از اعتقادات شیعه است. از نگاه ما، امام علی از تمام آفریده های الهی اعم از انس و جن و در میان انسان ها از پیامبران و غیر پیامبران برتر است. به جز برادر مکرم ایشان حضرت محمد مصطفای علی دوست، که خب حکایت مبارک ایشان فرق می کند و هر چند اتحاد نفسانی بین این دو نور مبارک برقرار است، ولی صادر نخست و مخلوق اول حضرت حق، کسی جز محمد مصطفی(علیه و آله صلوات الله) نیست. مقام حضرت علی(ع) از همۀ پیغمبران اولوالعزم هم برتر و والاتر است. از سوی دیگر مقام حضرت علی(ع) بر اساس برخی احادیث، از بقیۀ امامان ما برتر است و از جهاتی، مقام همۀ امامان، مساوی هم است. اما در این شکی نیست که همۀ امامان شیعه از همۀ پیغمبران الهی، اولوالعزم و غیر اولوالعزم، برتر است و چه نعمتی بی نظیری که ما در زمان دین اسلام متولد شده و پیرو- ظاهری یا واقعی- امامان هدایت و نور و صفا هستیم.



مثل دیروزی بود که برخی از مردم و بزرگان درب خانۀ امام علی(ع) جمع شده بودند و امام حسن عزیز همه را امر به رفتن کردند که حال آقا خوب نیست:((( صعصعه نرفت. امام حسن باز تشریف آوردند و دیدند صعصعه مانده. امر به رفتن کرد. صعصعه آدم با معرفتی بود. اصلا مناسبات صعصعه که از شیعیان خالص بود با امام علی، خیلی بصیرت آموز و فراوان است. سلام خدا بر او باد. صعصعه امر مکرر امام حسن عزیز را شنید و می دانست که این امر، واجب الاطاعه است ولی پای رفتن نداشت. به امام فرمود به خدا زانویم حرکت نمی کند.... بعد قضایایی هست و به دیدار حضرت علی(ع)، شیر خدا که الآن در بستر است، می رود. از نکات علمی آن دیدار، حکایت برتر بودن مقام حضرت علی(ع) بر پیغمبران سابق مطرح می شود که حدیثش مفصل است و مشهور. او در تشییع جنازۀ مظلومانه و زهراوار حضرت علی علیه السلام هم حاضر بود و بس بی تاب. در یک قسمت از ماجرا، صعصعه دستی بر قلبش نهاد و با دست دیگر یک مشت خاک از قبر مطهر گرفت و بر سرش پاشید. از آن واقعه 1397 سال، یعنی تقریبا 14 قرن، است می گذرد و هنوز خاکی که از شهادت حضرت ابوتراب(ع) بر سر شیعه شده بر سرمان باقی است و بعدا با شهادت بقیۀ ائمه به ویژه امام حسین و نیز غیبت امام مهدی، خاک بر سری ما بیشتر شد که کمتر نشد:(( خدایا به حق فرق شکافتۀ مولا علی مرتضی، به دوران خاک بر سری ما خاتمه بده.
۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۷:۱۸
... نجفی

غیبت و استتار و سفر، خاصیت های دارد؛ از جمله اینکه معمولا میل و محبت را افزایش داده، دلتنگی را افزون کرده و اشک ریزی منتظران آن غایب سفر کرده را در ازدیاد می نهد. بسیاری از نادیده ها چون با تداعیات ذهنی همراه است و انسان به سبب کمال گرایی اش، تصورهایش را معمولا خوب می سازد، وقتی آن نادیده ها را می بیند اغلب به زیبایی ساخته های ذهنی و تصورات نیستند. بر عکس امام زمان عزیز ما که هر گونه تصورش بنماییم باز زیبایی و کمالات حضرت فراتر از آن است. شب قدر و اسم اعظم و حضرت خضر و برخی امور دیگر از نمادهای اسلامی ما هستند که همین غیبت و ناشناختگی شان باعث دید مثبت بدانها شده است. چنانکه شیخ بهایی می فرماید:

چون شب قدر از همه مستور شد/لاجرم، از پای تا سر نور شد
اسم اعظم، چون که کس نشناسدش/سروری بر کل اسما باشدش

ای صاحب زمین و زمان.... ای صاحب روزها و شب ها.... و صاحب عصر و صبح و شام.... و ای صاحب حقیقی جان و جسم و روح و همه چیز ما، شب قدر واقعی شما هستید و اسم اعظم شما هستید و صاحب و ولی امر ما شمایید و حضرت علی شما هستید و.... پیشاپیش سالروز شهادت جد محترم و مظلوم تان را تسلیت عرض می کنیم. جان ما قربان تپش های قلب محزون و فدای اشک های جاری شما. شیعۀ خوبی برایتان نبوده ایم ولی هل یرجع العبد الآبق الا الی مولاه؟ التماس دعای فجیع داریم. خیلی ممنون.
گر چه باشد لیلة القدر آن خط مشکین مرا/صبح رخسار ترا شام غریبان گشته است!
صلوات الله علیک و عجل الله تعالی فرجک الشریف و المبارک.


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۳
... نجفی

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست/که تر کنم سرانگشت و صفحه بشمارم(مرحوم امیدی رازی تهرانی-قرن نه و ده هجری)

قال رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم):
«فضل علیّ بن أبی طالب على هذه الأمة کفضل شهر رمضان على سائر الشهور.
وفضل علیّ على هذه الأمة کفضل لیلة القدر على سائر اللیالی.
»
                                                             (بحار الأنوار، علامه محمدباقر مجلسی اصفهانی، ج 38، ص14.)

حضرت محمد(ص) فرموده است: برتری علی بن ابی طالب بر این امت[مرحومه و برگزیده]، مانند برتری ماه رمضان بر سایر ماه ها و برتری شب قدر بر سایر شب هاست.

روا شود همه حاجات خلق در شب قدر/که قدر از چو تو بدری بیافت آن اعزاز (مولوی بلخی خراسانی)

فضایل نامتناهی حضرت علی علیه السلام در ماه مبارک و در غیر ماه مبارک رمضان حیرت زاست و بی نظیر. در شب هفدهم. یا در همین روز بیستم که در خانۀ خدا شیوۀ بت شکنی واقعی را به شیعۀ بزرگوارش حضرت ابراهیم خلیل، یاد داد. خدایا دست کم شیعۀ شناسنامه ای و اجباری که هستم. نه که چیز جدیدی نخواهم. همین که پیرو اسمی حضرت علی هستیم، شیعۀ اسمی و پیرو ظاهری این امام علی عزیز که «خیبر شکن و صف شکن و بت شکن است» از سرمان هم زیاد است. ولی رحمت و کرم و بخشش تو که حد و نهایت ندارد. چه می شود که در تقدیرات امسال، اگر قرار بر ظهور امام زمان غریب مان است، که دیگر هیچ نمی خواهیم. اما اگر خدای ناکرده و زبانم لال، باز هم قرار نیست امسال متصل به عصر ظهور باشد:((( لااقل پس از رفع مشکلات داخلی و خارجی مردم، یک لگد محکم به من و هر کس مثل من است بزن، بلکه کمی رشد کنیم و جلوتر برویم و از این شیعۀ اسمی جلوتر رفته؛ شاید توانستیم نیم سانت از چاله چوله های جادۀ ظهور را صاف کنیم و ما ذلک علیک بعسیر یا عزیز.




۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۲
... نجفی






۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۵
... نجفی
گمان مبر که به پایان رسید کار مغان/هزار بادۀ ناخورده در رگ تاک است
السلام علیک یا أبا الحسن
کنتَ أول القوم إسلاماً وأخلصهم إیماناً ، وأشدهم یقیناً

فضایل، حالات و مقامات امامان گرامی شیعه از بس فراوان است که به حصر و شمارش در نمی آید. ولی در عین حال این عدم حصر، دلیل ترک پرداختن به ذکر این مطالب و انتشار آنها نیست.
در میان بزرگان اسلام و شاید بزرگان تمام ادیان بیشترین کتاب احتمالا در مورد امام علی(ع) نوشته شده است. کتابخانه ای تخصصی دربارۀ امیرالمؤمنین(ع) در مشهد مقدس وجود دارد که اگر درست در خاطرم باشد از مدیرش خوانده ام که گفته بود حدود صد هزار جلد کتاب پیرامون امام علی(ع) نوشته شده است. یعنی اینکه کتاب و تحقیق زیاد نوشته شده ولی هنوز جای کار وجود دارد. بسیار زیاد. فایدۀ تحقیق در زمینۀ فضایل عترت مطهر، قبل از هر چیز به خود ما بر می گردد، حتی در موازی ترین و رایج ترین موضوعات.
راه های محرم شدن با انوار طاهره، متعدد است. یکی از راه های محرم گشتن، افزایش دانسته ها حتی از ظواهر زندگی نورانی آن انوار پاک است و انسان هر چه بیشتر بداند محرم تر شده و هیچ چیزی در این دنیا و در دنیای دیگر، به اندازۀ محرم شدن با حضرات به درد نمی خورد.
برویم سر اصل مطلب.
کدام یک از همسایگان و دوستان حاضر است هفته ای یک ساعت(بیشتر هم شد، شد) وقت بگذارد تا تحقیقی در زمینۀ «امام علی و حضرت خضر» انجام دهیم. گرفتاری های زندگی همه مان بسیار است و قبول دارم که می شود این کار را کسان دیگری هم انجام دهند. اما به نظرم برنامه ریزی می تواند طوری بشود که هفته ای یک ساعت وقت بگذاریم-طبق برنامه ای که تدوین می شود- و مثلا اگر ده نفر باشیم و شش ماه وقت بگذاریم، 250 ساعت کاری، رزق طرح، خواهد شد و سپس سه ماه هم صرف ویرایش و ساختار محتوا شود، در نتیجه تحقیقی در حد خود- ان شاء الله -مفید انجام شده و می توان به صورت کتاب الکترونیکی یا کاغذی به جامعۀ نشر اهدا شود.(در صورت صرف وقت بیشتر، حتی ممکن است طرح را از ابتدا تا انتها در طی سه ماه برای ارشاد بفرستیم. حجم پیشنهادی به نظر من 110 صفحه یا مضربی از آن می تواند باشد. به نیت عدد مبارک ابجدی 110 معادل نام عزیز و زیبای علی.)
در نظرم این افراد محترم را می نویسم. هر کدام قبول کردند خدایشان خیر دهد و زیارت نجف اشرف روزی شان شود، هر کدام هم که نه، خیر و زیارت نثارشان، و ارادتمندشان خواهیم بود و ان شاء الله از دعایشان بهره مند. بزرگواران ارجمندی که مد نظرم هستند:
آب گینه، صنوبری، نایب، تبارک، کوثر، میثم، سوران،
خودم هم کفش واکس زن داستان.
آغاز: امروز حزین
پایان: یک روز شاد ان شاء الله.
ثواب محتمل: هدیه به روح مبارک مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام.
عقاب محتمل!: به روح پلید ابن ملجم و سایر دست اندرکاران شهادت حضرت علی(ع) از قبلی ها گرفته تا بعدی ها.
مالکیت معنوی: برای تمامی شرکت کننده ها.
مالکیت مادی: اگر چیزی در کار بود، بسته به نظر اعضا، مصرف می شود.
پیشنهادهای همه جوره تان از اصل منتفی شدن طرح، تعویض آن و تعداد اعضا گرفته تا هدیۀ طرح، کیفیت کار، شیوۀ پیشبرد برنامه ها و... را به جان و دل خریداریم.
یا علی مدد
۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۸:۳۷
... نجفی