تب‌نوشت‌ها

مطالبی پریشان و درهم

تب‌نوشت‌ها

مطالبی پریشان و درهم

زخم شمشیر اجل به که سر نیش فراق ات...

سه شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۳۰ ب.ظ

ای بهارستان اقبال، ای چمن سیما بیا
فصل سیر دل‌ گذشت اکنون به‌چشم ما بیا

می‌کشد خمیازهٔ صبح‌، انتظار آفتاب
در خمار آباد مخموران، قدح‌پیما بیا

بحر هر سو رو نهد امواج‌گرد راه اوست
هردو عالم در رکابت می‌دود تنها بیا

خلوت اندیشه حیرت‌خانهٔ دیدار تست
ای‌کلید دل در امید ما بگشا، بیا...

بیش از این نتوان حریف دا‌غ حرمان زیستن
یا مرا از خود ببر آنجا که هستی، یا بیا...

وصل مشتاقان زاسباب دگر مستغنی است
احتیاج این است‌: کای سامان استغنا بیا

کو مقامی کز شکوه معنی‌ات لبریز نیست؟
غفلت است اینها که «بیدل‌» گویدت: اینجا بیا






















قبول دارم که ذوق و دقت در گزینش عکس ها و نیز چینش مناسبشان را در اینجا به کار نبردم. اصلا بهتر:(



موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۰۸
... نجفی

نظرات  (۱)

۰۹ تیر ۹۵ ، ۰۸:۲۳ آب‌گینه موسوی
شاعرِ شعر؟
پاسخ:
بی دل با دل عظیم آبادی دهلوی شیرازی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">