صائب تبریزی
هرکه از این خوان هستی جرعه نوش غفلت است/آخرش چون من به جان باید خریدن نیش را
معینی کرمانشاهی
بار دیگر قلب مهدی غم گرفت همچو مولا، قلب زینب هم گرفت
یاد آن روزی که ویران شد بقیع در جنان، حیدر به سر ماتم گرفت
سالروز ویران شدن ظاهر بقیع مطهر، به دست وهابی های نامطهر، تسلیت باد. ان شاء الله در عصر ظهور یا دست کم در موقع رجعت، جزو تعمیر کنندگان مزارات مشرفۀ بقیع باشیم، صلوات.
1-
چشم دخترک بزرگتر زیباتر است ولی چشم دختر کوچکتر پر حرف تر و حزین تر است. اسمتان چیست؟ ثنا و حسنا؟ شاید بیشترین چیزی که خوشحالت می کرد این بود که وقتی غروب بابا خانه می آید تو را بغل بگیرد سنا. و دست حسنا را هم بگیرد در هوای گرم عراق برود برای تو و خواهرت یک بستنی بخرد. بستنی هایتان همین بستنی میهن ایران است حتما. شما که کارخانه ندارید! مهم نیست. دیگر اگر بابا نیست و بستنی نیست عوضش هوای گرم هم نیست و کنار حضرت رقیه در باغ های بهشتی دنبال هم می دوید ثنا و حسنا. خوش بگذرد نی نی های دوست داشتنی و کشته های جهل، در کرادۀ عراق.
2- داعش خیلی به سیرۀ عمر خطاب استناد می کند در کارهایش. علامۀ امینی صاحب موسوعۀ ارزندۀ الغدیر، کتابی نوشت در باب نادانی های خلیفۀ به اصطلاح ثانی. نامش را «نوادر الاثر فی جهل عمر» نهاد. سنی ها اعتراض کردند. ایشان محتوای کتاب را تغییر نداد. یک کلمه از نام کتاب را عوض کرد، مشکل حل شد. نوادر الاثر فی علم عمر. دانلود کتاب.
چیزی که باعث شرمندگی و خجالت زدگی ما می شود این است که حضرت همه چیز ما را می بیند و همه چیز را می شنود. ما چه کار کردیم برای قرب و نزدیک شدن به حضرات؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
راه ایجاد ارتباط با اهل بیت(ع) و مخصوصا حضرت ولی عصر(عج) عبارت است از: 1- معرفت خداوند متعال 2- اطاعت محض از پروردگار.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ابتلائات شیعه،امروز بسیار زیاد است. برای رفع ابتلائات باید دعا کرد و تضرع نمود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ما باید به امام عصر(عج) بیش از اینها متوسل باشیم تا نتیجه بگیریم.مسلّما امام عصر(عج) از هر کسی بهتر می تواند مؤثر باشد.
: از فرمایش های مرحوم بهجت.
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
نخواهم بى هوایت زندگانى/نجویم بى وفایت شادمانى
اگر جانم ز مهرت سیر گردد/به سر بر موى من شمشیر گردد
همى دانم که تا من زنده باشم/به پیش بندگانت بنده باشم
سپیدى روزم از روى تو باشد/سیاهىْ شب، هم از موى تو باشد
رخ رنگینت باشد نوبهارم/لب نوشینت باشد غمگسارم
ز رخسار تو تابد آفتابم/ز گیسوى تو بوید مشک نابم...
بهشت جاودان آن روز بینم/که آن رخسار جان افروز بینم
فخرالدین اسعد گرگانی
کم پیش نمی آید که آدم کیش و مات می شود. جوری که واقعا می ماند چه بگوید. مثلا می گویند وقتی که به زنت می گویی راستی دیروز یه خانمه دیدم خیلی شبیهت بود. همسر می گوید: خب خوشگل بود؟ در این حالت جواب دادن مساوی کیش و مات شدن است. مهم نیست جواب چه باشد. هر چه را بگویی کیش و ماتی و در هر صورت فاتحه ات خوانده شده!
تلویزیون داشت دربارۀ مرحوم شیخ عبدالله دحدوح، روحانی مستبصری که مبلغ فرهنگ اهل بیت(ع) در بلژیک بود و گویا با تبر سرش را از تن جدا کرده و شهیدش کرده بودند- حرف می زد و همچنین از فعالیت های وهابی ها در بلژیک؛ و مقایسه بین آنها. پسرم چند سوال دربارۀ خداپرستی وهابی ها و همچنین مسیحی ها می پرسد و بحث به نیمار و مسی می رسد. سوال ها طوری است که کیش و مات می شوم و می گویم بس است. برای بعد! دیگه آماده شو بخوابی. می گوید از مامان اجازه گرفته ام یک نیمه از فوتبال امشب را ببینم(یک نیمه یعنی همه اش). می گویم پس تلویزیون را روشن نگذاری(عادتش همین است. وسط فوتبال می خوابد) و صدا هم کم باشد ملت! اذیت نشوند. خودم هم می روم بخوابم.
بیدار که می شوم می بینم علی تلویزیون را روشن گذاشته و خوابیده. خاموش می کنم. می گویم با خودم، که دعای کمیل را بخوانم. مفاتیح را باز می کنم اتفاقا دعای ابوحمزۀ ثمالی می آید. نگاه سریعی بر بخشی هایی از دعا می اندازم. داغم تازه می شود. گریه می کنم و دعاهای مربوط به مام رمضان مفاتیح را ورق می زنم. مصیبت است مقایسۀ آن روزها با این روزها. چه زود رفتی نامرد.
ای دیر بدست آمده بس زود برفتی/آتش زدی اندر من و چون دود برفتی
چون آرزوی تنگدلان دیر رسیدی/چون دوستی سنگدلان زود برفتی
زان پیش که در باغ وصال تو دل من/از داغ فراق تو برآسود برفتی
ناگشته من از بند تو آزاد بجستی/ناکرده مرا وصل تو خشنود برفتی
آهنگ به جان من دلسوخته کردی
چون در دل من عشق بیفزود برفتی
ای بقیة الله نازنین
این کشور و آن کشور و سی روز، مهم نیست
هر جا که تو رؤیت بشوی، عید همان جاست
عیدتان مبارک آقا.
عید شمایید و شما عیدید.
نالایقیم
ولی عیدی می خواهیم پدر
و انت کریمٌ من اولاد الکرام...
خداوندا، خالقا، کردگارا
کسر شأن توست اگر قضیه را به حساب و کتاب و قیاس بکشانی، فضل و کرم و رحمت تو کجا؟ گناه و اعمال من کجا؟ اصلا ما انا و خطری؟ من عددی نیستم...
امشب به یه اعتبار شب قدره. دعای تجافی از دار غرور... رو فرمودن بخونیم. فایده ش شرح صدره.
تعدادشو نگفتن. میشه به اعتبار اسم مبارک خدا 66 مرتبه، و یا حضرت سجاد، 68 بار بگیم. یا حضرت زینب 69 بار. اصلا 59 مرتبه بهتره. یه تیر و کلی نشون. به اندازه ی ابجد اسم ناز حضرت فرد تنها، وِتر مَوتور، مجاهد مظلوم، مهدی موعود...
به یکی میگن تو دریا باشی کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟
میگه: می رم بالای درخت.
میگن: خنگه! وسط دریا که درخت نیس.
میگه: مجبورم مجبور. می فهمی؟!
...................................................
خدایا مجبورم مجبور...
:(
:)
شخصی که شنیده بود خواندن هزار بار سوره قدر در شب قدر دارای ارزش و قدر بسیار است آن را خوانده بود. فقط در آیه انا انزلناه فی لیلة القدر، حرف «هاء» را فراموش کرده بود و این طور خوانده بود:
انا انزلنا فی لیلة القدر.
نزد شیخی رفته و پرسید: آیا عملم باطل است؟ چکار کنم؟
شیخ که ادم رندی بود گفت: هیچ مشکلی روی نداده. فقط هزار بار بگو هُ هُ هُ هُ هُ هُ...
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد/عالم پیر دگر باره جوانخواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد/چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد...
ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی/مایه ی نقد بقا را که ضمان خواهد شد؟...
حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود/قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد
........................................
پ ن: بیخود دلم خوش است به اشعار انتظار/این شعرها برای من! آقا نمی شود.
:(
نمی دانم عزیز نازنین بی نظیر ما، که وقت امضای تقدیرات، قضیه ی ظهور مبارک خودتان چه وضعی یافته؟ آیا قلب عزیز شما، شاد شد؟ خدا کند همین طور بوده باشد بحق نبینا محمد و آله الطاهرین.
فَمَا کُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّى بِسُوءِ أَثَرِى، وَ لا نِسْیَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِیمِ فِعْلِى، لَکِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُکَ وَ مَنْ فِیهَا وَ أَرْضُکَ وَ مَنْ عَلَیْهَا مَا أَظْهَرْتُ لَکَ مِنَ النَّدَمِ، وَ لَجَأْتُ إِلَیْکَ فِیهِ مِنَ التَّوْبَةِ.
فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَرْحَمُنِى لِسُوءِ مَوْقِفِى، أَوْ تُدْرِکُهُ الرِّقَّةُ عَلَیَّ لِسُوءِ حَالِى فَیَنَالَنِى مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِىَ أَسْمَعُ لَدَیْکَ مِنْ دُعَائِى، أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْکَدُ عِنْدَکَ مِنْ شَفَاعَتِى تَکُونُ بِهَا نَجَاتِى مِنْ غَضَبِکَ وَ فَوْزَتِى بِرِضَاکَ...
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِى
خداوندا! این که بى پروا در حضور تو زبان گشوده ام، نه از آن است که از کار زشت خود بى خبرم یا عمل نکوهیده گذشته خود را فراموش کرده ام، لکن براى این است که آسمان و اهل آسمان و زمین و ساکنان آن پشیمانى مرا که آشکار کردم و توبه را که سنگر خود ساختم بشنوند.
شاید یکى از آنان به رحمت تو، بدحالى مرا دیده دلش بسوزد یا بر حال ناخوش من رقّت آرد، و درباره من دعایى کند که بیش از دعاى من در خور اجابت تو باشد، یا شفاعت او نزد تو مؤثرتر از شفاعت من بوَد و به سبب آن از خشم تو رهایى یابم و به خشنودى تو فیروز گردم...
پس بر محمد و آل او درود فرست، و توبه مرا بپذیر...
بخشی از دعای توبۀ صحیفۀ مبارکۀ سجادیه که فرموده اند در شب بیست سوم بخوانیم. خدایا از همۀ خطاها و لغزش ها و گناهان نابخشودنی ام طلب معذرت و بخشش و عفو دارم. به ویژه کوتاهی ها و تقصیر فراوان در حق حضرت صاحب الزمان گرفتارمان:(((
ای بهارستان اقبال، ای چمن سیما بیا
فصل سیر دل گذشت اکنون بهچشم ما بیا
میکشد خمیازهٔ صبح، انتظار آفتاب
در خمار آباد مخموران، قدحپیما بیا
بحر هر سو رو نهد امواجگرد راه اوست
هردو عالم در رکابت میدود تنها بیا
خلوت اندیشه حیرتخانهٔ دیدار تست
ایکلید دل در امید ما بگشا، بیا...
بیش از این نتوان حریف داغ حرمان زیستن
یا مرا از خود ببر آنجا که هستی، یا بیا...
وصل مشتاقان زاسباب دگر مستغنی است
احتیاج این است: کای سامان استغنا بیا
کو مقامی کز شکوه معنیات لبریز نیست؟
غفلت است اینها که «بیدل» گویدت: اینجا بیا
استاد گرامی ما می گوید:
«در شب بیست و سوم، تاییدیۀ حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) پای تقدیرات تمام موجودات هستی-به جز خود خدا- ثبت می شود. حتی تقدیراتی که قرار است برای همان آورندگان تقدیرات، مقرر گردد و حتی تقدیرات خود حضرت صاحب الامر(عج). اما حضرت ولی عصر در این شب، قبل از تایید نهایی، نگاهی به خود صاحب تقدیرها می کند و بر اساس شاکله و قلب آنها، در تقدیرات تغییراتی انجام می دهد.»
البته استاد مطلبی را پیرامون امکان جزئی تغییر در تاییدیه ها، در شبهای باقی مانده تا انتهای ماه هم می گفت که خیلی مهم نیست! در هر صورت خدایا کاری کن امام عصر ما آن وقتی که نگاه مبارکشان را در این شب قدر، به قلب ما می اندازند آن وقتی باشد که ما به یاد ایشان هستیم و برای ایشان دعا می کنیم. آمین یا رب العالمین.