رفتی دو سه روزه بازگردی/نی گرد جهان به ناز گردی!
باد بهار میدمد و من ز یار دور
با غم نشسته دایم و از غمگسار دور
این خانه از غم هجرت شده خرابای ابر بر من خاکی، تو هم ببار
خراب آباد دل بی مقدم تو
الهی هرگز آبادی مبیناد