تب‌نوشت‌ها

دارم تب فراق و ندارم مجال آه!

تب‌نوشت‌ها

دارم تب فراق و ندارم مجال آه!

۱ ۳۰ ۶۰ ۳۰ ۱ ۴۰
۷۰ ۳۰ ۱۰
۱ ۳۰ ۴۰ ۵ ۴ ۱۰

بایگانی

...السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ...


أَشْهَدُ أَنَّکَ الْحُجَّةُ عَلَى مَنْ مَضَى وَ مَنْ بَقِیَ...


مَوْلاَیَ وَقَفْتُ فِی زِیَارَتِکَ مَوْقِفَ الْخَاطِئِینَ النَّادِمِینَ ...


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَظْهِرْ کَلِمَتَکَ التَّامَّةَ وَ مُغَیَّبَکَ فِی أَرْضِکَ الْخَائِفَ الْمُتَرَقِّبَ‏...




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۶ ، ۰۳:۵۵
... نجفی


شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام








۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۰۶
... نجفی

مستی سلامت می‌کند، پنهان پیامت می‌کند

آن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کند


ای نیست کرده هست را، بشنو سلام مست را

مستی که هر دو دست را پابند دامت می‌کند


ای آسمان عاشقان ای جان جان عاشقان

حسنت میان عاشقان نک دوستکامت می‌کند


ای چاشنی هر لبی، وی قبله هر مذهبی

مه پاسبانی هر شبی بر گرد بامت می‌کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۳۶
... نجفی

.

Image result for ‫دریا‬‎

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۴ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۲۱
... نجفی


بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد
آب بر آتش تو ریختم و سود نکرد :((

...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۲ بهمن ۹۶ ، ۰۲:۰۸
... نجفی

اللَّهُمَّ...

فَامْنُنْ عَلَیْنَا بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ

وَ جُدْ عَلَیْنَا

فَإِنَّا مُحْتَاجُونَ إِلَی نَیْلِکَ...

وَ الْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیَالُکَ وَ فِی قَبْضَتِکَ

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۷ بهمن ۹۶ ، ۰۳:۰۶
... نجفی


ز باغ وصل تو یابد، ریاض رضوان، آب

ز تاب هجر تو دارد، شرار دوزخ، تاب


به حسن و عارض و قد تو برده‌اند، پناه

بهشت و طوبی و «طوبی لهم و حسن ماب»


چو چشم من، همه شب جویبار باغ بهشت

خیال نرگس مست تو بیند، اندر خواب


بهار، شرح جمال تو داده، در یک فصل

بهشت، ذکر جمیل تو کرده در هر باب


لب و دهان تو را، ای بسا! حقوق نمک

که هست، بر جگر ریش و سینه‌های کباب


بسوخت این دل خام و به کام دل نرسید

به کام اگر برسیدی، نریختی خوناب


گمان بری که به دور تو، عاشقان مستند

خبر نداری از احوال زاهدان خراب


نقاب بازگشای، تا کی این حجاب کنی

از این نقاب چه بر بسته‌ای، به غیر حجاب


بدید روی تو را گل فتاد، در آتش

شنید بوی تو، وز شرم گشت آب گلاب


مرا به دور رخت شد، پدید جوهر لعل

پدید می‌شود از آفتاب عالم تاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۹ بهمن ۹۶ ، ۰۳:۱۵
... نجفی


صبا! زان «لولی شنگول سرمست»
چه داری آگهی؟ چون است حالش؟



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۵۳
... نجفی



وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَیِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۰۷
... نجفی

آه که امروز دلم را چه شد؟

دوش چه گفته است کسی با دلم؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۵۲
... نجفی

چون نبینم من جمالت، صد جهان خود دیده گیر
چون حدیث تو نباشد، سر به سر بشنیده گیر

ای که در خوابت ندیده آدم و ذریتش
از که پرسم وصف حسنت؟ از همه پرسیده گیر

چون نباشم در وصالت ای ز بینایان نهان
در بهشت و حور و دولت تا ابد باشیده گیر

چون نبینم خشم و ناز شکرینت هر دمی
بر سر شاهان معنی مر مرا نازیده گیر

چونکه ابر هجر تو ماه تو را پوشیده کرد
صد هزاران در و گوهر بر سرم باریده گیر

چونکه مستان را نباشد شمع و شاهد روی تو
صد هزاران خم باده هر طرف جوشیده گیر

خضر بی‌من گر ببیند روی تو ای وای من
ور نبیند آب حیوان هر دمش نوشیده گیر

چون فنا خواهد شدن این ساحره دنیای دون
تخت و بخت و گنج و عالم را به من بخشیده گیر

در ازل جان‌های صدیقان نثار روی تو
چونکه رویت را نبینم خود نثاری چیده گیر

این عزیز مصر جانم تا نبیند روی تو
هر دو روزی یوسفی شکرلبی بخریده گیر...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۶ ، ۲۱:۰۵
... نجفی

من بدعهد را چه می‌گویی؟

هرچه گویی سزای آن هستم



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۶ ، ۲۲:۳۳
... نجفی

«آرزوی روی تو جانم ببرد»

کافری های تو ایمانم ببرد

از جهان ایمان و جانی داشتم

عشق تو هم این و هم آنم ببرد


غمزه ات از بیخ وز بارم بکند

عشوه ات از خان و از مانم ببرد

شحنهٔ عشقت دلم را چون بخواند

از حساب جعل خود جانم ببرد


عقل را گفتم که پنهان شو برو

کین همه پیدا و پنهانم ببرد

گفت اگر این بار دست از من بداشت

باز باز آمد به دستانم ببرد


انوری چند از شکایتهای عشق

کو فلان بگذاشت و بهمانم ببرد

این همه بگذار و می‌گوی انوری:

«آرزوی روی تو جانم ببرد»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۰۳:۴۴
... نجفی

جهان گر مضطرب شد گو: همی شو

من و میْ تا جهان آرام گیرد


دلم را انده امروز بس نیست؟

که می اندوه فردا وام گیرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۱ دی ۹۶ ، ۱۴:۵۵
... نجفی

ای رخت رشک آفتاب شده

آفتاب از رخت به تاب شده


آفتابیست آن دو عارض تو

زلف تو پیش او نقاب شده


زود بینم ز تیر غمزه ی تو

عالمی سر بسر خراب شده


گرچه هست ای پری‌وش مه‌رو

بتگری را رخت مآب شده


هست بر آتش غم هجرت

جگر «انوری» کباب شده

:((

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۶ ، ۰۰:۴۳
... نجفی

و لقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر: «أن الأرض یرثها عبادى الصالحون»


ای بی تو حرام زندگانی... خود بخت تویی و زندگی، تو


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۳:۰۳
... نجفی

انا هلکنا بعدکم، یا ویلنا من بعدکم:(((

مقت الحیوه فقدکم، عودوا الینا بالرضا

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۷:۵۱
... نجفی

ای شه شمشاد قدان

مرگ از آن به که مرا بی تو همی باید زیست

با ما به از این باش که با خلق جهانی

گنه کرد در بلخ آهنگری

رشک برم کاش قبا بودمی

تا بر سر کوی تو بیایم متواری

آه من البعد و آلامه!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۶ ، ۲۳:۳۳
... نجفی

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه یخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

***

به ملانصرالدین میگن: میدونی امام حسین کجا دفن شده؟ میگه: نه. میگن: کربلا. میگه: ای خوشا به سعادتش!

***

پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه

***

زن مشنگه دو قلو میزاد،‌ مشنگه میره صورت حساب بیمارستان رو حساب کنه،‌ به یارو میگه:‌ حاج آقا ارزون حساب کن هردوشو ببرم!

***

غضنفر می‌میره می‌ره اون دنیا، ازش می‌پرسن چی شد مُردی؟ میگه داشتم شیر می‌خوردم ! میگن: شیرش فاسد بود؟ میگه نه بابا، گاوه یهو نشست

***

طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم

***

یارو با دختره دوست می شه می گه ببخشید اسم شما چیه؟ دختره می گه من اسمم شراره است ولی بچه ها صدام می کنن شراب. طرف می گه : منم اصغرم بچه ها صدام می کنن عرق سگی

***

دختره میره تعلیم رانندگی ... ازش میپرسند چطور بود ؟ میگه : بد نبود ! اما معلمش خیلی مذهبی بود. میگن : واسه چی؟ میگه : والا من هر کاری میکردم هر جایی میپیچیدم میگفت : یا اباالفضل ...یا حضرت عباس...یا امام حسین

***

به غضنفر میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه!

***

آقا ماشا ا... میره تو بانک وام بگیره ، ضامن نداشته منفجر میشه

***

پیروزی افتخار آمیز دانشمندان ایرانی در عرصه انرژی هسته ای و دستیابی آن عزیزان به اورانیوم غنی شده رو ولش کن "خودت چه طوری؟

***

تست فیزیک کنکور : سرعت نور چه قدر است؟  1- بد نیست  2- خوب است  3- الحمدالله   4- تو خوبی؟

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۶ ، ۱۵:۲۹
... نجفی
ای غایت عیش این جهانی
ای اصل نشاط و شادمانی

گر روح بود لطیف روحی
ور جان باشد عزیز جانی

گفتی که چگونه‌ای تو بی ما؟
دور از تو بتا چنان که دانی!


نی ز تو بتوان برید تا بشکیبم
نی به تو بتوان رسید تا بشتابم

من چو شب از محنت تو هیچ نخسبم
شاید کاندر خیال وصل بخوابم!

راحتم از روزگار خویش همین است
این که تو دانی که بی‌تو در چه عذابم!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۶ ، ۰۳:۰۳
... نجفی

آن مه که هست گردون گردان و بی‌قرارش
وان جان که هست این جان وین عقل مستعارش

هر لحظه اختیاری نو نو دهد به جان‌ها
وین اختیارها را بشکسته اختیارش

من جسم و جان ندانم من این و آن ندانم
من در جهان ندانم جز چشم پرخمارش!


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۶ ، ۲۱:۵۱
... نجفی

امام صادق(علیه السلام):

یکون صاحب المظلوم المجحود حقه صاحب هذا الامر یتردد بینهم و یمشی فی أسواقهم و یطأ فرشهم، و لایعرفونه حتى یأذن الله له أن یعرفهم نفسه.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۱۶:۱۲
... نجفی


نتیجه تصویری برای أیه


فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۶ ، ۱۵:۰۳
... نجفی

جوزا سحر نهاد حمایل برابرم

یعنی غلام شاهم و سوگند می‌خورم

ساقی بیا که از مدد بخت کارساز

کامی که خواستم ز خدا شد میسرم

جامی بده که باز به شادی روی شاه

پیرانه سر هوای جوانیست در سرم

راهم مزن به وصف زلال خضر که من

از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم

شاها اگر به عرش رسانم سریر فضل

مملوک این جنابم و مسکین این درم

من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال

کی ترک آبخورد کند طبع خوگرم

ور باورت نمی‌کند از بنده این حدیث

از گفته کمال! دلیلی بیاورم:

گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر

آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم؟...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۶ ، ۰۶:۴۷
... نجفی