بهار ما، گلِ نرگس تویی و می آیی...
دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۲۵ ب.ظ
چند ساعت دیگر بهار امسال هم تمام می شود و این فصل مثلا سبز هم به دوران سیاه غیبت تو ملحق می شود امام نازنین غایب و قائم و الآن صائم ما. بهار بی تو بهار نیست، پاییز است و زمستان است و بیابان است و خشکسالی و قحطستان طراوت.
پیرامون وجود عزیزت که آکندۀ گزند مباد گفته اند ای ربیع الانام گل و گلاب:
پیرامون وجود عزیزت که آکندۀ گزند مباد گفته اند ای ربیع الانام گل و گلاب:
سرسبز ترین بهار، برگرد/مردیم! ز انتظار، برگرد

***
بهار اگر تو نباشی شبیه پائیز است
***
بهار، بیتو به رنگ غروب پاییز است
***
اى کاش که انتظار معنى مى شد/با آمدنت بهار معنى مى شد
***
طلوع مى کند آن آفتاب پنهانى/ زسمت مشرق جغرافیاى عریانى...
کسى که سبزتر است از هزار بار بهار/کسى، شگفت کسى، آن چنان که مى دانى
***
بهار از پشت چشمان تو ظاهر میشود روزی
***
مولای من ای از تبار آب و باران/ روح لطیف سبز هر فصل بهاران
***
تو بیا عزیز زهرا که تو سید جهانی/که تو هم بهار مردم که تو هم بهار جانی
***
ای بهار همیشگی بازآ / بی تو عمر بهار کوتاه است
***
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟! / ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
***
و حافظانه:
بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال/چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست/ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
مرغ زیرک نزند در چمنش پرده سرای/هر بهاری که به دنباله خزانی دارد
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر/بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر








۹۵/۰۳/۳۱