ماه شعبان منه از دست قدح...
از آن جا به شهر حما شدیم شهری خوش آبادان بر لب آب عاصی و این آب را از آن سبب عاصی گویند که به جانب روم میرود. یعنی چون از بلاد اسلام به بلاد کفر میرود عاصی است و بر آب دولاب های بسیار ساخته اند. پس از آن جا راه دو میشود یکی به جانب ساحل و آن غربی شام است و یکی جنوبی به دمشق میرود. ما به راه ساحل رفتیم.
در کوه چشمه ای دیدم که گفتند هر سال چون نیمه شعبان بگذرد آب جاری شود از آن جا و سه روز روان باشد و بعد از سه روز یک قطره نیاید تا سال دیگر. مردم بسیار آن جا به زیارت روند و تقرب جویند و به خداوند سبحانه و تعالی و عمارت و حوضها ساختهاند آن جا چون از آن جا گذشتیم به صحرایی رسیدیم که همه نرگس بود شکفته چنان که تمامت آن صحرا سپید مینمود از بسیاری نرگس ها.
سفرنامۀ ناصر خسرو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شب نیمۀ شعبان -همانگونه که مستحضرید- شبی خاص است و به یک معنا شب قدر است و شب ائمۀ اطهار نیز هست. ان شاء الله فیوضات بی نهایت الهی در این شب همۀ ما را در بر بگیرد و خداوند رنگ خودش را که همان ولایت خاص اولیایش می باشد بر ما بپاشد. قبل از هر چیز برای ظهور امام عصر(عجل الله فرجه) دعا و سپس برای هم دعا می کنیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سخت به حالم از تو من، ای مدد حال بیا
فال به نام تو زدم، ای تو مرا فال بیا
عهد من از یاد مهل، تا نشوم خوار و خجل
نامه فرستادم و دل، بنگر و در حال بیا...
دور شدی، دیر مکش،بر مچشان زهر و مچش
ای همه شغلی به تو خوش، با همه أشغال بیا
تا به رخت عید کنم، روی به توحید کنم
آخر شعبان چو شدی، اول شوال بیا...
عقل بینداخت قلم، شخص هنر ساخت به غم
کفر برانداخت علم، مهدیِ دجال بیا...
روز وصالست مرا، صبح کمالست مرا
غرهٔ سال است مرا، اوحدی، امسال بیا مرحوم اوحدی مراغی