برِ او سوی خویش هیچ مباش...
يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۰۷ ب.ظ
رجب بیرون شد و شعبان درآمد
برون شد جان ز تن جانان درآمد
دم جهل و دم غفلت برون شد
دم عشق و دم غفران درآمد
بروید دل گل و نسرین و ریحان
چو از ابر کرم باران درآمد
دهان جمله غمگینان بخندد
بدین قندی که در دندان درآمد
چو خورشید آدمی زربفت پوشد
چو آن مه روی زرافشان درآمد
بزن دست و بگو ای مطرب عشق
که آن سرفتنه پاکوبان درآمد...
چو در کشتی نوحی مست خفته
چه غم داری اگر طوفان درآمد... جلال الدین محمد بلخی خراسانی(مولوی)
۹۵/۰۲/۱۹