از دست غیبت تو شکایت نمی کنم!
ای کاش که این در به کلیدی برسد
با سردی دی، سبزه ی عیدی برسد
این جمعه سیاه بود و آن جمعه سیاه
ای کاش که جمعه ی سپیدی برسد از بیژن ارژن
شب نیمۀ ماه رجب؛ شب دعا و ابتهال و تقرب به خدا. میرزا جواد ملکی تبریزی در المراقبات می فرماید که: الاهم فی الدعاء ان یعرف المدعو و یرجو اجابته و الاغلب فی معرفة الله مبتل بالتنزیه الصرف الملازم للابطال و بعض ایضا ....... مهمترین چیز در دعا این است که انسان، دعاشونده (که همان خدا باشد) را بشناسد و امید اجابت و برآورده شدن دعا را داشته باشد، که اغلب (مردم) در باب شناخت خدا، گرفتار تنزیه صرف هستند که این ملازم ابطال(صفات و اسمای الهی) خواهد بود. بعضی از مردم هم گمان می کنند خدا چیزی توخالی و احاطه کننده بر همۀ هستی است که بالای افلاک ایستاده و اینها از راه دور آن خدای دور بالانشین را صدا می زنند یا بعضی گمان می کنند که هستی و خودشان توپر هستند و قوامشان به خودشان است(و خدا هم نقش خاصی در نگهداری هستی ندارد)...(المراقبات، چاپ نهاوندی قم، ص61)
اینکه آقای ارژن از جمعۀ سیاه حرف می زند، حقیقتی راستین است. هر سال و ماه و هفته و روز و ساعت و دقیقه و ثانیه ای که بدون ظهور و حضور عادی واسطۀ بین خالق و مخلوقات بگذرد، سیاه است. در زمان غیبت، هیچ چیز سر جایش نیست. همه چیر ناقص است. عبادتی که من و شما الان انجام می دهیم اگر در خلوص نیت مساوی با عبادتی باشد که شیعیان در زمان امام سجاد(ع) انجام می دادند، باز هم عبادت آنها ارزشمند تر است چون عبادتشان در زمان ظهور امام معصوم که واسطه بین خالق و مخلوقین است، انجام شده، چه رسد به عبادت افرادی که در زمان حکومت امام علی(ع) انجام می داده اند، که در آن زمان جایگاه آن واسطه(ع) به حقیقت خودش نزدیکتر بوده است. لذا عصر غیبت، کلا عصر نقصان است و حتی اگر برای کسی فرج شخصی روی داده باشد و برای او غیبتی در کار نباشد، باز هم چون مجموعۀ هستی گرفتار غیبت است، عبادت او ارزش عبادت عصر ظهور عمومی را ندارد. شاید یکی از معناهای «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم» همین باشد.
چون اگر عصر ظهور برسد، نفع اصلی بیشتر از هر کسی به خود ما می رسد و یکی از نفع هایش همین بالا رفتن عیار و ارزش عبادات و اعمال ماست. آدم عصر ظهور را درک کند و نمازش را فرادا و با خیالی مشوش بخواند و فقط روزی ده دقیقه نماز امام عصر(عج) را از تلویزیون ببیند هزار بار می ارزد به اینکه در عصر غیبت نمازهایش را به جماعت و هر وعده در حرم یکی از ائمۀ اطهار(ع) با حضور قلب کامل بخواند. نمی دانم آیا عمر لعنتی فعلی ما قد می دهد زمان ظهور را درک کنیم یا نه؟ و در ازل چه تقدیری برای زندگی ما قرار داده شده که چند سال از زندگی مان را در عصر غیبت باشیم و چند سالش را در عصر ظهور، و آیا اصلا زبانم لال، کل زندگی ما در زمان غیبت خواهد گذشت؟ خدا نکند. خب می شود گفت چیزی به نام رجعت داریم، ولی اولا کی گفته ما جزو رجعتی ها باشیم؟ ثانیا مزۀ زندگی عادی در عصر ظهور چیز دیگری است تا اینکه گور به گور شویم و بعد مثلا بر فرض محال! در عصر رجعت برگردیم و مزۀ زندگی واقعی را بچشیم.
* زیارت جامعه: مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَ حَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی : من شما را مقدم بر خواسته و حوائج و ارادۀ خودم در هر حال و هر امر قرار می دهم.
* یک شعر زیبا:
عشق یعنی اینکه زهرا هر سحر قبل از نماز ساعتی محو تماشای علی می ایستاد
از علی سلیمانی(گویا در اصل، می ایستد است، ولی می ایستاد هم خیلی خوب است)
* عنوان پست از حافظ
* یک جملۀ خواستنی:
رؤیای من آن صبح باران خورده است که طلوع می کند آرام از پس ابرهای مشرق امیدواری به نقل از: http://edalaatejahani.blog.ir/
* باغهای این حوالی را همه سرما زده/دور از خورشید هرگز حاصلی مرغوب نیست.............. مصطفی هاشمی نسب
تفاوتِ میانِ عصرِ سیّدالسّاجدین و مولا را نفهمیدم! قدری هم منکرم. میانِ حضرات چه تفاوتی است؟
*** ** **** ***