برنگشتی آقا؛ و یک سال دیگر از رفتنت رفت...
رفتی دو سه روزه بازگردی
نی گرد جهان به ناز گردی!
:(((
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش...
برنگشتی آقا؛ و یک سال دیگر از رفتنت رفت...
رفتی دو سه روزه بازگردی
نی گرد جهان به ناز گردی!
:(((
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش...
جرعه نوشان بلا را شادمانی در غم است
شادمان آن دل که در وی سکه غم می زنند
از کانال تلگرام آقای رسول جعفریان، روی یه نسخه خطی نوشته شده بود. گویا از جلال عضد یزدی.
مرا پرسید: چونی تو؟ بگفتم بی تو بس مضطر :((
...
پ ن: دروغ.
جانا به غریبستان چندین بنماند کس
باز آی که در غربت قدر تو نداند کس
صد نامه فرستادم یک نامهٔ تو نامد
گویی خبر عاشق هرگز نرساند کس
در پیش رخ خوبت خورشید نیفروزد
در پیش سواران خر هرگز بنراند کس
هر کو ز می وصلت یک جام بیاشامد
تا زنده بود او را هشیار نخواند کس