تب‌نوشت‌ها

مطالبی پریشان و درهم

تب‌نوشت‌ها

مطالبی پریشان و درهم

کدام توحید؟ شیطانی یا رحمانی؟

جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۲۳ ب.ظ

وسائل الشیعه[1] چیست؟
ارزنده ترین چیزی که انسان می تواند در دار دنیا در پی کسب معرفت و شناخت نسبت به آن باشد چه می باشد؟

طبیعتا بحث توحید و خداشناسی فوق العاده مهم و اساسی است و پس از آن هیچ گوهر معرفت و مرواید شناختی چون مقولۀ امام شناسی، دارای ارزش نیست. اما توحید در نگاه راستین و منظر حقیقی اش از امامت جدا نیست و کسی که توحید را بدون امامت بخواهد، توحیدش توحیدی شیطانی است. توحید وهابیت را تقریبا می توان توحید شیطانی نامید. در بهترین فرض-اگر مسئلۀ حسادت و تکبر شیطان را منتفی بدانیم و -بگوییم شیطان واقعا خدادوست بود و می خواست برای خدا شریک قرار ندهد و به قول برخی صوفی های شطحی، او غیور بود، باز هم مشرب توحیدی اش نفی وسائل و وسائط بود.
یعنی او می خواست بگوید-بنابر همان فرض مزبور-: خدایا فقط تو و دیگر هیچ!
اما خود خدا عقلش می رسید که اگر این گونه توحیدی بدردبخور بود دیگر خودش را پیش ملائکه ضایع! نکند، و بخواهد بر خلیفه اش سجده کرده و اطاعت کنند. شیطان دم از توحید خالص می زد-مثل وهابی های مفلوک و بیچارۀ دوران ما[3]-؛ و امر خدا به طاعت و اطاعت از جانشین زمینی خدا را نپذیرفت. حتی وقتی خدا به وی فرمود:
«إنی أحب أن أطاع من حیث أرید و لا من حیث ترید»(من دوست دارم آن گونه که می خواهم اطاعت شوم، نه آن گونه که تو می خواهی» او باز هم اصرار بر توحید صرف و صرف توحید کرد. خدا هم بهش گفت: برو گورت رو گم کن.

رجب؛ ماه خدای علی و ماه علی خداست. ماه دو ماه. یک ماه واجب و یک ماه ممکن. به تثنیۀ عربی می شود: ماهان![2] ماهستان است اصلا این ماه.[4]
روزگاری که آقا بیاید، و حکومت جهانی عدالت سرتاسر گیتی را در بر بگیرد، قواعد بازی هم عوض می شود. یکی اینکه تقویم های مردم جهان، قمری می شود. نه اینکه لزوما بقیۀ تقویم ها مثل شمسی و میلادی و... از بین بروند. ممکن است باقی بمانند چنانکه لزومی هم ندارد همۀ زبان های دنیا از بین برود و همه به عربی سخن بگویند. اما زبان رسمی، عربی می شود.

خصوصیت رسمی شدن تقویم قمری این است که این تقویم با عبادت که هدف آفرینش است سازگار تر است و انسان با شنیدن ایام قمری بیشتر به یاد عبادت می افتد تا معادل های دیگر. گاهی که در کوران زندگی گم می شویم یک دفعه تلویزیون را روشن می کنیم و می بینیم که می گوید فردا ابتدای ماه رجب یا شعبان است. ماه رمضان و ماه محرم و تا حدود کمتری ماه ذیحجه به علت های خاصی، از مدتی قبل از آمدنشان مطلع می شویم. اما مثلا ماه رجب از ماه های خاص سال است که به قول فیلم اخراجی ها، در باب فاتحه شب چهارشنبه و غافلگیری اموات!!! بسیاری از ما مردم نسبت به آمدنش غافلگیر می شویم و دلمان می شکند از عدم رفتن به پیشوازش.
سال قمری با ماه محرم آغاز می شود،[5] ولی عارفان و عابدان، چنانکه ابتدای هفتۀ عبادی شان، جمعه است، ابتدای سال عبادی شان، از یک جهت ابتدای ماه رجب است(شیخ عباس قمی از این جهت، اعمال سال را در مفاتیح قشنگش، از ماه رجب آغازیده است) و از جهتی دیگر، پس از شب های قدر.

یکی از ویژگی های ماه رجب، اختصاص دو سویۀ آن به خدای علی اعلی و حضرت امام علی است. در این ماه عبادت، از این جهت که معرفت و تفکر خود از برترین انواع عبادت است. اندیشه و مطالعه پیرامون اینکه ربط توحید با امامت چیست؟ خالی از لطف نیست و اینکه جایگاه امام(که مصداق اتم خلیفة الله است) در نردبان توحید به چه گونه است؟ بسی فایده مند است. خود خدا فرموده: ابتغوا الیه الوسیلة[6]  یا در دعای توسل که اصلا این دعا برای همین قضیۀ توجه دادن به وسایل الشیعه صادر شده، می گوییم: فانکم وسیلتی الی الله[7] یا در برخی دعاهای روزانۀ ماه رجب می خوانیم که: اللهم انی اسئلک بـ... وسائلک المنیفة؛
یعنی اینکه، امامت رکن توحید است و توحید بدون امامت، در واقع کفر و زندقه است و فقط از حیث ظاهر، احکام مسلمانی بر کسانی که معتقد به توحید زبانی باشند جریان خواهد داشت و خدای آنها در واقع خدا نیست.[8] در زیارت جامعه، ائمۀ اهل البیت را ارکان توحید می خوانیم، منصبی که خداوند بدانها داده است(ارکان توحیده) و می گوییم هر که می خواهد(در واقع) خدا را یکی بداند این را از سوی شما گرفته است.(من وحده قبل عنکم). شواهد در این باب زیاد است و لازم نیست مثلا از حدیث سلسلة الذهب یاد کنیم که «لا اله الا الله» دژ محکم الهی و حصن حصین او معرفی شده، به شروطش از جمله امامت، و در حدیث دیگری، خداوند دژ محکم و حصن حصینش را ولایت آقا امیرالمومنین(ع) خوانده است(ولایة علی بن ابی طالب حصنی).
این مسئلۀ توحید ولایی یا ولایت توحیدی در مجموع ارزنده ترین دانستنی و شناخت و معرفت یک شخص در تمام طول زندگی دنیوی اش می تواند باشد که در عوالم پس از دنیا به مرور جلوه ها و حقایق آن را خواهد فهمید.

ـــــــــــــــــــــــ
[1]. مقصود کتاب وسائل الشیعه، اثر فاخر مرحوم حرّ عاملی(متوفای 1104ق) نیست، چنانکه منظور از آن کتابی از همین نام از محقق اعرجی(متوفای 1227ق) هم نیست. چند سال قبل نوشتاری از استاد رسول جعفریان خواندم که از استادشان مرحوم سید محمد علی روضاتی به نقل از مرحوم امیری فیروزکوهی، صائب شناس شهیر، نقل می کرد که با استعمال تعبیر «پیامبر اسلام» مخالفت ورزیده و شیوع آن را کار خاورشناسان می دانست. اما به نظر من درست است که تعبیر رسول الله، عام تر است و حضرت(صلی الله علیه و آله و عجل فرجهم) رحمة للعالمین است، اما تعبیر پیامبر اسلام، به معنای پیامبر دین اسلام، است و همین را می رساند نه اینکه نفی سایر جهات را کند. حال آیا می شود گفت، وسائل الشیعه، تعبیری ضیق است و چه اشکالی دارد همان گونه که به یمن برکت ائمه(ع)، همۀ هستی امکانی، روزی داده می شود، حضرات را وسائل المسلمین و حتی وسائل المخلوقات بدانیم و بخوانیم؟

[2]. ماهان شهری است تقریبا در 20 کیلومتری کرمان، مدفن شاه نعمت الله ولی. همچنین ماهان وقتی در کتاب های جغرافیایی و فتوح البلدان ذکر می شود مقصود از آن، نهاوند همدان و دینور کرمانشاه است، که عرب آنها را ماه کوفه و ماه بصره می گفته است و به صورت تثنیه: ماهان. خراج و مالیات این دو شهر به آن دو شهر واصل می شده است.
[3]. به شیطون میگن چیکار می کنی؟ میگه: نصف هفته رو توی آمریکا و اروپا درس میدم. میگن: خب بقیه روزا رو کجایی؟ میگه: میام ایران! کلاس دارم، در حال ادامه تحصیل هستم!(البته از حیث رفتار کار ندارم. ولی از حیث اعتقادات، ادامۀ تحصیلات شیطون حتما جایی جز عربستان نیست.)
[4].
در حدیثی هست که «رجب شهر الله» یعنی ماه رجب، ماه خداست و در حدیثی هم هست که امام علی(ع) فرموده است: «رجب شهری» ماه رجب ماه من است.
[5].
جهان خونریز بنیاد است، هشدار!(بیدل)
[6]. ربطی به «ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی» ندارد.
[7]. مسئلۀ مفرد آمدن وسیله برای جمع فعلا بماند و هو من الطف الظرائف.
[8].
* این فقط برای وهابیت نیست. سنی هایی هم که ائمه را دوست دارند ولی برای ائمه جایگاهی در نردبان توحید قائل نیستند هم توحیدشان شبه شیطانی است و خدایی که می پرستند خدای واقعی نیست. عرفی شیرازی: «برافکن پرده تا معلوم گردد/که یاران دیگری را می پرستند.»؛

* خود ما شیعه ها هم در اصل قبول ارتباط امامت با توحید، و ربط طاعت و اطاعت ائمه به طاعت و اطاعت خدا، اگر چه سعادتمند هستیم ولی بسته به نوع نگاه خود ممکن است خدایی را بپرستیم که غیر از خدای واقعی باشد.
* روزی نزد میرزا جواد آقا ملکی سخن از یک نفر رفت. ایشان-که هم عارف بود و هم مرجع تقلید و بهتر از ما مواضع غیبت را می شناخت- فرمود: «او آدم خوبی است، ولی خدایی که او می پرستد، خدا نیست.»

* جایی خواندم که روزی امام علی(ع) از بازار عبور می کردند که شخصی با دیگری حرف می زد و در میان حرف زدن قسم خورد به خدایی که آسمان های هفت گانه را حجاب خویش قرار داده. حضرت(ع) فرمودند: این کسی که به وی قسم خوردی، خدا نیست.
خدا حجاب ندارد! او گفت: یا علی! با این حساب باید کفاره بدهم. حضرت فرمود: نه! تو به خدا قسم نخورده ای تا کفاره بر تو لازم شود.
* یک حدیث تنبه زا: «کلّما میزتموه باوهامکم فی ادقّ معانیه فهو مخلوق مثلکم مردود الیکم...الخ» هر آن چه که با ذهن خود، اگر چه در دقیق ترین معانی اش، نسبت به خدا تمییز دهید، ساخته ای چون خود شماست وبه شما بر می گردد(و خدا نیست)...
* اللهم عرفنی نفسک... الی آخر...
ـــــــــــــــــــ

خیلی درهم نوشتم:)

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۷
... نجفی

نظرات  (۲)

۳۱ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۳۳ آب‌گینه موسوی
خیلی جالب بود، بسیار سپاس‌گزارم.
۳۱ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۳۶ آب‌گینه موسوی
خیلی هم این پریشانی، خوب و به‌جا! :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">