تب‌نوشت‌ها

مطالبی پریشان و درهم

تب‌نوشت‌ها

مطالبی پریشان و درهم

جَعَلتُ هذَا الشَّهرَ (رَجَبَ) حَبلاً بَینی و بَینَ عِبادی فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ بِی ؛ (اقبال الاعمال، ابن طاووس، ج3، ص174)

خداوند مهربان می فرماید: ماه رجب را ریسمانى میان خود و بندگانم قرار داده ام؛ هر کس به آن چنگ زند، به وصال من رسد.

ـــــــــــ

ماه رجب، یکی از ماه های حرام می باشد و از اوقات دعاست. حتی در زمان جاهلیت نیز به این مطلب مشهور بوده و مردم آن زمان منتظر این ماه بودند تا در آن دعا کنند. هم چنین این ماه، ماهِ امیرالمؤمنین است، چنان چه طبق روایاتْ شعبان ماهِ رسول خدا صلی الله علیه و آله و رمضان ماه خدای متعال می باشد(میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، المراقبات،)

ـــــــــــــــ

ما که بچه بودیم در منزل خود، انتظار آمدن ماه رجب را می کشیدیم و چند روز مانده به آمدن ماه، همه جا صحبت از این ماه شریف بود. شب اول آن برای مشاهده هلال رجب، در مسجد جمع می شدیم... این ماه، ماه استغفار و ماه عبادت و روزه است.(شهید مطهری)

ـــــــــــــــــــ

خوب است از فرصت این ایام متبرک ماه رجب برای توجه به لزوم تلاش در هر مرحله‌ای که هستیم و به هر کاری که مشغولیم، استفاده کنیم. به‌طوری که از ادعیه‌ی ماه رجب به دست می‌آید، بنده گمانم این است که این ماه، مقدمه‌ای برای ماه شعبان و بعد ماه رمضان است، این‌که این سه ماه، فرصتی برای خودسازی در طول سال و تأمین ذخیره و نیروی لازم برای حرکت عظیم زندگی و سرنوشت است. «اللهم اهدنی هدی المهتدین، و ارزقنی اجتهاد المجتهدین.» چنان که در این ماه میخوانیم، دعا کننده از خدای متعال به وسیله‌ی این دعاها درخواست میکند که به او نور هدایت بتاباند؛ او را تلاش و اجتهاد و کوشش بیاموزد و توفیق آن را به او بدهد - «و لا تجعل لی من الغافلین المبعدین» - و او را از غفلت برحذر دارد. یا در دعای دیگر این ماه میخوانیم: «اللهم انی اسئلک صبر الشاکرین لک و عمل الخائفین منک و یقین العابدین لک» اینها بالهایی است که یک انسان با آنها میتواند پرواز کند. صبر شکرگزاران، تلاش و عمل خائفان و یقین عبادتگران، ویژگی هایی است که هم در این ماه از خدا آنها را میطلبیم و درخواست میکنیم و هم از این ادعیه درس میگیریم که در این ماه باید اینها را در خودمان فراهم کنیم.
شاید در ماه شعبان، بتوانیم با ذخیره‌ای که از این ماه گرفته‌ایم، آن مناجات پرسوز و گداز و پر مضمون را با نفس حقیقی بخوانیم - نه‌فقط الفاظ آن را مرور کنیم - و حقیقتاً از دل، با زبان آن مناجات با خدا حرف بزنیم، و اگر ان‌شاءاللَّه این همه فراهم شد، در ماه رمضان، آماده‌ی ورود بر سر سفره‌ی ضیافت الهی شویم و در اوج قله‌ی آن ماه، شایسته‌ی ورود به لیلةالقدر گردیم.(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان دستگاه قضایی؛ 23 دی 1371)

ـــــــــــــــــ

بزرگان و اهل معنا و اهل  سلوک، ماه رجب را مقدمه‌ی ماه رمضان دانسته‌اند. ماه رجب، ماه شعبان، یک آمادگاهی است برای اینکه انسان در ماه مبارک رمضان - که ماه ضیافت الهی است - بتواند با آمادگی وارد شود. آمادگی به چیست؟ در درجه‌ی اول، آمادگی به توجه و حضور قلب است؛ خود را در محضر علم الهی دانستن، در محضر خدا دانستن - «سبحان من احصی کلّ شیء علمه» - همه‌ی حالات خود را، حرکات خود را، نیّات خود را، خطورات قلبی خود را در معرض و محضر علم الهی دانستن؛ در درجه‌ی اول، این مهم است؛ و اگر این حاصل شد، آن وقت توجه ما به کارهایمان، به حرفهایمان، به رفت‌وآمدهایمان، به سکوتمان، به گفتنمان، بیشتر خواهد شد؛ توجه میکنیم که چه میگوئیم، کجا میرویم، چه اقدامی میکنیم، علیه چه‌کسی حرف میزنیم، به نفع چه‌کسی حرف میزنیم. وقتی انسان خود را در محضر الهی دانست، بیشتر متوجه کارها و حرکات و رفتار خود میشود. عمده‌ی اشکالات ما به خاطر غفلتی است که از رفتار و اعمالِ خودمان میکنیم. وقتی انسان از حال غفلت خارج شود، توجه کند که دارد دیده میشود، محاسبه میشود - «انّا کنّا نستنسخ ما کنتم تعملون» - همه‌ی حرکات او، کارهای او در محضر پروردگار است، طبعاً مراعات میکند. با این حالت، با یک طهارتی، با یک نزاهت و پاکیزگی ای، انسان وارد ماه رمضان شود - «شستشوئی کن و آنگه به خرابات خرام»؛ شستشوکرده وارد ماه رمضان شود - آن وقت در محضر ضیافت الهی حداکثر بهره را خواهد برد. ماه رجب را با این چشم نگاه کنید.
 در دعاهای ماه رجب که از ائمه (علیهم‌السّلام) مأثور است، انسان وقتی نگاه میکند، میبیند بیشتر این دعاها ناظر به جهات توحیدی است؛ پرداختن به عظمت الهی، به صفات الهی، خود را در مقابل این عظمت مشاهده کردن، راه روشن را به سوی پروردگار شناختن، دانستن و به آن میل و رغبت پیدا کردن. یکی از خصوصیات دعاهای ماه رجب این است: توجه دادن به توحید، توجه دادن به خدا، به اسماء و صفات الهی. این ماه را باید قدر دانست. اول این ماه، متبرک است به ولادت امام باقر (علیه‌السّلام)؛ آخر این ماه، متبرک است به بزرگترین حادثه‌ی تاریخ؛ یعنی بعثت پیغمبر. در نیمه‌ی این ماه، جوانان ما سالهائی است که این سنت حسنه را در کشور  رائج کرده‌اند؛ سنت اعتکاف را، رفتن در مساجد را، روزه گرفتن را. واقعاً چقدر منظره‌ی زیبا و معطّری است که جمع کثیری از جوانهای ما برخلاف سیره‌ی متعارف جوانهای دنیا که غرق در شهوات و تمایلات نفسانی هستند، روزها و شبهائی را روزه بگیرند؛ بروند در یک مسجدی بنشینند، اعتکاف کنند؛ شب و روزشان را ذکر و فکر و شنیدن معارف الهی و شنیدن احکام و مذاکره‌ی علم حقیقی - که علم توحید است - قرار دهند؛ این خیلی چیز مهمی است. اینها از برکت انقلاب است. قبل از انقلاب، ما در این ایام نیمه‌ی ماه رجب ندیده بودیم یا خیلی بندرت میدیدیم که کسانی بروند اعتکاف کنند. غالباً همه‌ی ماها، همه‌ی مردم غافل بودیم از این روزنه‌ی رحمت الهی. بنده در مشهد که اصلاً ندیده بودم؛ در قم هم یک تعداد معدودی، یک چند نفر طلبه در مسجد امام[حسن عسکری علیه السلام] میرفتند و ایام نیمه‌ی ماه رجب اعتکاف میکردند. امروز شما نگاه کنید؛ نه فقط مساجد جامع، نه فقط مساجد بزرگ، نه فقط در یک شهر و دو شهر، بلکه در همه‌ی کشور، در همه‌ی شهرها، در همه‌ی مساجد، جوانهای ما، مردان ما، زنان ما، دختران ما، پسران ما میروند صف میکشند، اسم مینویسند، برای اینکه به آنها فرصت داده شود که در این مسجد، در آن مسجد، سه روز روزه بگیرند و اعتکاف کنند؛ این خیلی برای یک ملت حائز ارزش است، این خیلی مهم است. اینها هست. این ماه رجب است؛ از این فرصتها استفاده کنید. جوانها! شما بیشتر استفاده کنید. دلهای پاک شما، جانهای باصفا و نورانی شما آماده‌ی تلألؤات و تشعشعات رحمت الهی و توجهات الهی است؛ این را قدر بدانید.
 آنچه یک ملت از این طریق و از طرق معنوی به دست میآورد، یک پشتوانه‌ای میشود، ذخیره‌ای میشود برای اینکه بتواند در همه‌ی میدانهای زندگی، با اراده‌ی راسخ و با عزمِ مقاوم در مقابل مشکلات پیش برود؛ بن‌بستها را باز کند، کارهای بزرگ انجام دهد. پشتوانه‌ی همه‌ی اینها، این معنویت است. کسی مثل امام بزرگوار ما که یکتنه وارد شد و توانست به برکت عزم و اراده‌ی راسخ و ایمان و توکل، همه‌ی ملت را بسیج کند و این حرکت عظیم را راه بیندازد، بیش از هر چیز متکی بود به همان جوشش قلبی، معنوی، روحی، توکل، معرفت، عبادت.(بیانات رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم از استان‌های مازندران، گیلان، گلستان و کهگیلویه و بویراحمد؛ 25 اردیبهشت 1392)

ــــــــــــــــــــ

فضیلت ماه مبارک رجب؛ بدانکه این ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت تمامند... کسى که یک روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خشنودى بزرگ خدا گردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنّم بر روى او بسته گردد و از حضرت موسى بن جعفرعلیه السلام منقول است که هر که یک روز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنّم یک ساله راه از او دور شود و هر که سه روز از آنرا روزه دارد بهشت او را واجب گردد و ایضاً فرمود که رجب نام نَهرى است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر هر که یکروز از رجب را روزه دارد البتّه از آن نهر بیاشامد و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله فرموده که ماه رجب ماه استغفار اُمّت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش ‍ کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را اَصَبّ مى گویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر اُمّت من بسیار ریخته مى شود پس بسیار بگوئید اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ(مفاتیح الجنان؛ محدث قمی، ذیل ماه مبارک رجب.)

ــــــــــ
دوستان مژده که آماده بساط طرب است/طرب ماست که خالی ز ملال و تعب است
هر کجا خلقت پاک است بشر یا که ملک/همه در وجد و سرورند که ماه رجب است           (احمد قائمی)

ـــــــــــــــــ

واعظی گفت در این ماه که ماه رجب است/توبه کردن نه عجب، توبه شکستن عجب است
گفتمش: ماه رجب گر چه مه توبه بود/فصل گل نیز مه باده و شور شغب است
سبب توبه و عشرت چو به هم گرد آیند/جنگ خیزد ز دو سو، چون دو مخالف سبب است
کار ترجیح به اجماع همه باده کشان/به کف ساقی زیبا رخِ دیبا سلب است
می حرام است و رجب نیز بود ماه حرام/می در این ماه چه نوشی، طرب اندر طرب است...
(با پوزش: چه =چو)
ساعتی فارغ از اندیشه اگر یک نفس است/خلوتی خالی از اغیار اگر یک وجب است
خوشتر از مملکت روی زمین سر به سر است/بهتر از سلطنت دور زمان، روز و شب است...
                                                                                         (دیوان میرزا حبیب خراسانی؛ چ7، ص6و7)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به جز شعر اخیر که از دیوان میرزا حبیب شهیدی خراسانی نقل کرده ایم، بقیه را از سایت ها گرفته ام. اللهم عجل لولیک الفرح و الفرج فی هذا الشهر المفرح المرجب

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۲
... نجفی
۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۵۹
... نجفی
انسان‌ها را به جای کتاب‌ها بخوانید؛
کتاب خواندن و کسب تجربه کردن اتفاق خوبی است، اما گاهی کتاب خواندن طولانی می‌شود و شاید شنیدن تجربه‌ها بتواند تاثیر بهتری بگذارد.

مجله مهر - شراره داودی: کتاب‌ها این امکان را به ما می‌دهند تا از فضای ذهنی و تجربیات نویسنده آن‌ها باخبر شویم، اما اگر این امکان وجود داشته باشد تا به جای خواندن نوشته‌های برخی افراد پای صحبت‌های آن‌ها بنشینیم و درباره تجربیات‌شان بشنویم، اتفاق جالبی است. کتابخانه‌ای در دانمارک در تلاش است که به جز کتاب‌ها تجربیات افراد مختلف را در دسترسی قرار دهد و به این شکل شرایطی برای خواندن «کتاب‌های انسانی» را به وجود بیاورد.

در این کتابخانه خوانندگان در بخش عناوین می‌توانند تجربه‌ای را که می‌خواهند درباره آن اطلاعات کسب کنند را انتخاب و به بخشی بروند که فردی قرار است درباره موضوع صحبت کند. این افراد که به مدت ۳۰ دقیقه صحبت می‌کند و با عنوان «کتاب قرضی» شناخته می‌شود، می‌توانند هرکسی با هر شغلی باشند؛ کسی که مراسم ختم برگزار می‌کند، سیاستمدار و یا حتی یک کودک که داستان جالبی برای تعریف کردن داشته باشد. در این میان موضوعات شامل بحث‌های هولوکاست، جنگ عراق، المپیک، ورزش و مباحث مذهبی می‌شود.

این کتابخانه بر اساس ایده‌ای چند جوان دانمارکی در سال ۲۰۰۷ مشغول به کار کرده، آن‌ها معتقد بودند با این کار فرصت برقراری ارتباط به آدم‌هایی را می‌دهند که شاید هرگز در زندگی‌شان با چنین کسانی روبرو نشوند. این کتاب‌خانه که در آن از نژادها، فرهنگ‌ها و مذاهب مختلف حضور دارند، فرصتی برای گفت‌وگو وجود دارد که افراد مختلف بتوانند اعتقادات و نظریه‌های شخصی خودشان را به چالش بکشند. حالا از این شکل کتابخانه‌ها در کشورهای دیگر هم می‌توان پیدا کرد.

اما اولین باری که مجموعه‌ای از کشورها با این نوع از کتابخانه آشنا شدند، در جشنواره‌ای در کپنهاگ بود که یکی از بزرگترین جشنواره تابستانی در اروپاست. اما حالا مدتی است که بیش از ۵۰ کشور در این جشنواره حضور پیدا می‌کنند و کتاب‌های انسانی خود را به اشتراک می‌گذارند. زیبایی این نوع از کتابخانه این است که در هر نقطه‌ای از جهان می‌تواد برپا شود و افرادی که در ان حضور دارند، می‌توانند داستان‌های‌شان را در اختیار دیگران بگذارند.

یکی از کسانی که در کتاب‌خانه انگلستان به عنوان داوطلب حضور دارد، درباره این پروژه می‌گوید: «این کتابخانه‌های انسانی کمک می‌کنند که داستان آدم‌های مختلف دهان به دهان بچرخد و تجربه‌های دیگران را می‌شنویم که در شرایط مختلف چه کارهایی انجام اده‌اند یا چه تصمیم‌هایی گرفته‌اند. همچنین کمک می‌کند بتوانیم کلیشه‌ها و تعصبات خودمان را به چالش بکشیم.»
منبع: http://www.mehrnews.com/news/3579030

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۶
... نجفی
قدس/ فرهنگ/ خدیجه زمانیان: این روزها فروش آنلاین کتاب مثل سایر فروش‌های آنلاین طرفداران خودش را دارد. اگرچه لذت رفتن به کتابفروشی و انتخاب کتاب برای خرید، برای عده‌ای با خرید الکترونیکی قابل قیاس نیست اما دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های زندگی مدرن، همراهی با مظاهر فناوری‌های نوین را هم می‌طلبد.

 شاید وجود مسائلی مثل نبود کتابفروشی در بعضی از شهرها بهترین دلیل باشد برای پاگرفتن کتابفروشی‌های آنلاین. آمارها نشان می‌دهد بیش از نیمی ‌از ناشران‌ به جرگه فروش اینترنتی وارد شده‌اند، با این حال هنوز هم فروش آنلاین کتاب به نسبت فروش آنلاین سایر کالاها، با استقبال چندانی از طرف مخاطبان مواجه نشده و گروه زیادی از مخاطبان، هنوز این نوع خرید را نمی‌شناسد.‌
سوال این است که آیا این عدم استقبال نشأت گرفته از بی‌توجهی جامعه به کتاب است یا هنوز فروش آنلاین کتاب رایج نشده و مردم به آن شناختی ندارند؟

 صرفه جویی در وقت و هزینه
محمدرضا کشاورزی مدیر اجرایی شهر کتاب آنلاین معتقد است تناسب فروش آنلاین کتاب بازخوردی است از فضای آفلاین آن و به همان میزان که نسبت پاساژهای موبایل چند برابر تعداد اندک کتابفروشی است در فروش آنلاین هم همین بی‌توجهی‌ها وجود دارد.‌
به اعتقاد کشاورزی با توجه به مسائلی مثل ترافیک و مشکلاتی که امروز دست به گریبان‌ کلانشهرها شده است، فروش آنلاین کتاب می‌تواند در زمان و هزینه مردم برای خرید کتاب
صرفه جویی کند.
وی می‌گوید: فروشگاه‌های کتاب هر چند هم که بزرگ باشند به دلیل محدودیت‌های مکانی، نسبت به فروشگاه‌های آنلاین، تنوع کم‌تری دارند. مثلاً در شهر کتاب آنلاین بیش از 149 هزار عنوان کتاب و کالای فرهنگی موجود است که شاید عرضه این تعداد کالا در فضای شهری و آفلاین ممکن نباشد، مگر در نمایشگاه کتاب تهران که آن هم سالی یکبار اتفاق می‌افتد و همه نمی‌توانند به نمایشگاه بیایند و خرید کنند.
کشاورزی فروش‌های آنلاین را با توجه به تنوع و در دسترس بودن کتاب برای همه مردم، فروش‌های بهتری می‌داند و می‌گوید: با ترویج فروش آنلاین کتاب، معضل نبود کتابفروشی در شهرستان‌ها و توزیع نامناسب هم که همیشه مطرح بود حل شده و همه مردم در هر جایی که هستند می‌توانند کتابی که مدنظرشان است، تهیه کنند.‌
کشاورزی در پاسخ به موضوع هزینه بالای خرید اینترنتی کتاب می‌گوید: در حال حاضر ناشران طرح‌های تخفیفی برای این نوع خریدها در نظر گرفته‌اند و اگر مشتری شهرستانی کتاب‌های بیشتری خریداری کند فقط ده درصد هزینه مبلغ ارسال را می‌پردازد.‌

 مراجعه به کتابفروشی بهتر است‌
اما محمد حسین‌زادگان، مدیر پخش کتاب ققنوس نظر دیگری دارد و معتقد است بهتر است مردم برای خرید کتاب به کتابفروشی‌ها مراجعه کنند. وی می‌گوید: من به عنوان مدیر پخش تعدادی از ناشران بر روی فروش آنلاین کتاب‌ها سرمایه گذاری نمی‌کنم، چون علاقه ندارم کتاب‌ها به صورت آنلاین به فروش برسد، بلکه بیشتر تمایل دارم کتاب‌ها از طریق کتابفروشی‌ها به مخاطب عرضه شوند.
حسین‌زادگان می‌گوید: اگر قرار باشد همه ناشران کتاب‌ها را از طریق سایت و آنلاین به فروش برسانند، پس کتابفروشی‌ها چه کاری انجام دهند؟ کتابفروشی‌ها در حال حاضر هزاران مشکل دارند و همین که با وجود این مشکلات عده‌ای از آن‌ها هنوز تغییر شغل نداده‌اند و مشغول کار هستند، جای قدردانی دارد. در این شرایط ناشران نباید تیشه به ریشه کتابفروشی‌ها بزنند.  مدیر پخش کتاب ققنوس ادامه می‌دهد: مطمئن باشید مردم اگر به کتابفروشی‌ها بروند بیشتر در جریان کتاب‌های جدید قرار می‌گیرند، چون کتاب در کتابفروشی بیشتر مجال دیده شدن و عرضه شدن دارد تا اینکه خریداری در منزل به دنبال یک عنوان کتاب باشد. کتابخوانی که به شیوه سنتی خرید کند و به کتابفروشی برود اطلاعاتش در مورد بازار کتاب و آثار جدید به نسبت کسی که آنلاین کتاب می‌خرد، بیشتر است.‌
حسین‌زادگان معتقد است کتاب با کالاهای دیگر فرق دارد و اگر میز، مبل، کت و شلوار و یا کالاهای دیگر را بشود به صورت آنلاین خرید و فروش کرد، کتاب محصول خاصی است که مردم ترجیح می‌دهند خرید و فروش آن را بیشتر به صورت سنتی انجام دهند و معمولاً هنوز هم از کتابفروشی خرید می‌کنند تا از طریق اینترنت. برای گسترش کتابخوانی بهتر است کتابفروشی‌های قدرتمندی داشته باشیم تا سایت‌هایی قدرتمند، چون هنوز نمی‌توان مدعی بود فروش آنلاین باعث گسترش کتابخوانی شود.‌

 آخرین حلقه زنجیر کتاب را حفظ کنیم
در فروش آنلاین به دلیل وجود هزینه ارسال و هزینه پست قیمت کتاب نسبت به قیمت پشت جلد گران‌تر است اما بعضی ناشران حتی برای فروش آنلاین هم تخفیف‌هایی گذاشته‌اند و این هزینه‌ها را از خریدار نمی‌گیرند. مدیر پخش کتاب ققنوس می‌گوید: به هر حال پیشرفت تکنولوژی تبعات خودش را دارد و خواه ناخواه فروش غیرحضوری را افزایش می‌دهد که ما هم به عنوان یکی از توزیع کنندگان نمی‌توانیم در مقابل این خواسته جامعه مقاومت کنیم، اما اگر کسی با ما تماس بگیرد و بگوید فلان محدوده است و چگونه می‌تواند کتاب دلخواهش را تهیه کند ما سعی می‌کنیم آدرس نزدیکترین کتابفروشی را به او بدهیم و راهنمایی برای خرید آنلاین در مرحله بعدی است.
وی ادامه می‌دهد: حتی برای اینکه مردم را ترغیب کنیم تا به کتاب فروشی‌ها بروند هزینه پست و ارسال خرید اینترنتی کتاب را بر خلاف بعضی ناشران حذف نمی‌کنیم.
حسین‌زادگان باز هم تاکید می‌کند: من معتقدم کتابفروشی به عنوان آخرین حلقه زنجیره کتاب به هر قیمتی باید حفظ شود‌ چون اگر کتابفروشی‌ها جمع شوند خود ناشران متضرر می‌شوند مگر چند درصد از گردش کتاب از طریق سایت‌ها انجام می‌شود؟‌
منبع: http://qudsonline.ir/detail/News/338090

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۴
... نجفی

السلام ای سایه ات خورشید ربّ العالمین/ آسمانِ عزّ و تمکین، آفتاب داد و دین

 مفتی هر چار دفتر، خواجه هر هشت خلد/ داور هر شش جهت اعظم امیرالمؤمنین

 عالِمِ علمِ سَلُونی، شهسوار لَوْ کشِف/ ناصر حق، نفس پیغمبر امام المتّقین

 صورت معنای فطرت، باعث ایجاد خلق/ اصل نسل آلِ آدم، نفس خیرالمرسلین

 صاحب یوفُونَ بِالنَّذر، آفتاب اِنّما/ قرّةُ العین لَعَمرِک، نازش روح الامین

 در جهان از راه حشمت چون جهانی در جهان/ در زمین از روی رفعت آسمانی بر زمین

 نقش بند کاف و نون از روز فطرت تا کنون/ ناکشیده چون مه رخسار تو نقش مبین...

 مثل تو ناورده ایزد در همه حالی محال/ ور بود ممکن نه الاّ رَحْمَة للعالمین

 آن که مداحش خدا همدم رسول الله بود

 گر کسی همتاش باشد هم رسول الله بود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چند بیت هفت بند به خط استاد فتحعلی نجابت شیرازی

روز ولادت پر خیر و برکت حضرت زهرای مرضیه(صلی الله علیها و آلها) و روز مادر و زن بر فرزند حضرت زهرا امام زمان ما حضرت بقیة الله(عجل الله فرجه و علیه صلوات الله) و بر همۀ شیعیان جهان مبارک باد.

از نگاه شیعه، حضرت علی(علیه و آله السلام) از همۀ خلایق و از جمله از تمامی پیامبران مقام و منزلتی برتر دارد سوای ختم رسل حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)؛ در باب مقام و منزلت حضرت زهرای اطهر نیز، اگر چه مطالبی در باب مقایسۀ مقام حضرت ایشان با سایر ائمه(علیهم السلام) وارد گشته، که فعلا کاری با آن بحث نداریم، اما این روشن است که حضرت زهرا مقامی بس بلند را حائز است که از مقام تمامی انبیای الهی-به غیر از حضرت محمد مصطفی(ص)- برتر است و بلکه کسب رتبۀ انبیای الهی به سبب پذیرش ولایت حضرت علی(ع) و شناخت حضرت زهرا(س) بوده است.
ائمه، نور واحدند و حضرت زهرا نیز با ائمه از جهات عدیده، وحدت نوریه را داراست ولی غلو در این باب این است که بگوییم به استناد برخی امور، مثل حدیث لولاک، مقام حضرت از مقام باب مکرم و شوی محترمشان والاتر است. چنانکه استناد به حدیث حجت بودن حضرت زهرا بر ائمۀ اطهار، برای برتری حضرت، نادرست است و شیوع آن در برخی جاها، مثل اذان؛ به تعبیر استاد ما شیخ عبدالله جوادی آملی، خلط تکوین با تشریع است. شئون و مرتبۀ هر چیز و هر شخص در جای خود باید محفوظ بماند و برداشت های ذوقی و احساسی و تعصبی در این زمینه ها ناکارآمد و غلط انداز است. از سوی دیگر دیدگاه برخی افراد از طیف فکری سید حسین مدرسی یزدی و برخی روحانیون اصلاح طلب و معتدل و مثلا مصلح و بعضا ملحد که یک گونه کوتاه نگری نسبت به منزلت معصومان است هم اشتباه است. دیدگاه های اهل سنت و به ویژه وهابیت هم در این باب که فقط خواندن و خندیدن دارد، و من لم یجعل الله له نورا فکلاهه فی پس معرکه و نفرین الله علیه.
خلاصه مقام حضرت را جز پدر بزرگوار ایشان و ائمۀ اطهار، کسی و لو پیغمبری اولوالعزم باشد نمی شناسد و تلاش دراین راه آب در هاون کوفتن است و گویا بهتر آن که انسان همین دورنمای مبهم و شگفت و متحیرانه را داشته باشد.
تشکر مجدد روز ولادت، و به امید درک زمان ظهور، و همکاری و مشارکت در ساخت بارگاه و ضریح و مزار حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها).

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۵۷
... نجفی

دخترم فاطمه(زینب) 4 ساله- دو دختر دایی اش(ستایش و فاطمه زهرا-هر دو 7 ساله)

خانۀ بابابزرگ-فروردین 95/عکاس: علی(پسر پدر سوخته ام)



پیامبر صلی الله علیه و آله : اَلْبَناتُ هُنَّ الْمُشْفِقاتُ الْمُجَهِّزاتُ الْمُبارَکاتُ، مَنْ کانَتْ لَهُ ابْنَةٌ واحِدَةٌجَعَلَهَا اللّه ُ لَهُ سِتْرا مِنَ النّارِ، و مَنْ کانَتْ عِنْدَهُ ابْنَتانِ اُدْخِلَ الْجَنَّةَ بِهِما، وَ مَنْ کانَتْ عِنْدَهُ ثَلاثُ بَناتٍ أوْ مِثْلُهُنَّ مِنَ الاَْخَواتِ وُضِعَ عَنْهُ الْجِهادُ وَ الصَّدَقَةُ ؛
دختران ، دلسوز ، مددکار و بابرکت اند . هر کس یک دختر داشته باشد ، خداوند ، او را پوششى از دوزخ قرار مى دهد و هر کس دو دختر داشته باشد ، به خاطر آن وارد بهشت مى شود و هر کس سه دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد ، جهاد و صدقه از او برداشته مى شود .
پ ن: امثال من که با این اعمال الکی و عبادت های در پیتی بهشت نمی ریم. مگه با داشتن دختر بهشت بریم:)
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۱
... نجفی

شب نگردد روشن از ذکــر چراغ      نــام فروردیـن نیــارد گـل به بــاغ[1]

هیچ نامی بی حقیقت دیده‌ای؟      یا ز گاف و لام گل، گل چیده‌ای؟[2]

ــــــــــــ

1- گویا از نشاط اصفهانی.
2- از مولوی بلخی خراسانی.
3- عنوان از صائب تبریزی اصفهانی.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۵۸
... نجفی

نوبهار آمد و جهان بشکفت

زان تورا چه؟ چو نوبهار تو نیست

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۵۲
... نجفی


لعنتیِ تیره گونِ حقه بازِ نیرنگ ساز...

با تو ام ای امیدکشِ شادی ستیزِ قیر نسبِ غم تبار...

سال نود و چهار...

عادت کرده بودم به ساز نا کوک ات، ای بی مروتِ سنگ دلِ تیره رخ...

با این وضع...

انتظار تو را نداشتم پنجم اسفند 94...

ماه ترین روز این سال سیاه...

مبادا خودت را جزو این سال سرد به شمار آوری. ..

فراموشت نخواهم کرد، ای روز سفیدِ رو سپید...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۰۶
... نجفی

...

إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ

وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ

فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ یَا رَسُولَ اللَّهِ

أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ

وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ

وَ هَمٌّ لَا یَبْرَحُ مِنْ قَلْبِی...


دی طبیبـم دیــد و دردم را دوا ننـوشـت و گفت:

«خون دل میخور که این ساعت نمی‌یابم دوات»              خواجو


۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۳
... نجفی

قال  امیر المومنین علی علیه السلام : من تسلی بالکتب لم تفته سلوه  :  

هرکس که با کتابها آرامش یابد . راحتی و آسایش از او سلب نمی گردد. /غررالحکم ص233

قال امیرالمومنین علیه السلام :نعم  المحدث الکتاب :  

کتاب نیکو گوینده ای است ./ غررالحکم ج6ص167

قال الصادق علیه السلام :  احتفظوا بکتبکم فانکم سوف تحتاجون الیها : 

کتابهای خویش را حفظ کنید زیرا به زودی به آنها نیازمند خواهید شد./بحار الا نوار ج2ص152

قال ابو عبدالله علیه السلام :  یاتی علی الناس زمان هرج لا یأنسون فیه الا بکتبهم :    

روزگار پر از فتنه ای بر مردم خواهد شد که جز به کتابهایشان انس و آرامش نگیرند ./کافی ج1ص52

و چند حدیث و گفتار دیگر

جوانی در پی جوابی پیش ابوحنفیۀ فلان فلان شده می رود و سوالی پرسیده و بعد به محضر مبارک امام صادق(علیه السلام) رفته و همان پرسش را پرسیده و پاسخی دیگر می گیرد. دوباره پیش ابوحنفیه می رود و وقتی جریان را می گوید، وی به جوان می گوید: من از او [امام صادق علیه السلام] عالم تر هستم!!! من مردان را دیده:) و از زبانشان شنیده ام ولی جعفر بن محمد، مردی صُحفی(اهل کتاب و قلم و دوات) است.(یعنی دانسته هایش را از کتاب می گیرد!)(در محضر بهجت، ج3، ص110؛ با تصرف)

مطلبی تامل بر انگیز و البته تا حدودی یک جانبه از آقای رسول جعفریان:    کتاب پر

ـــــــــــــــــــــــ
پ ن: عنوان، مصرعی است از بیت مشهور : «کل علم لیس فی القرطاس ضاع/کل سرّ جاوز الاثنین شاع» هر دانشی که در کتاب نباشد ضایع شود! و هر رازی که از دو نفر بگذرد، شایع شود.

مسخره بازی می شود و الا می توان ضاع در مصرع اول را ضاء خواند تا معنا معکوس شود.
مثل شعری که در بلاغت می خواندیم که شاعر گفته بود: لقد ضاع شعری علی بابکم/کما ضاع عِقد علی خالصة: هر چه شعر در پیش شما گفتم و مدحتان نمودم همه ضایع شد(و بر باد رفت. لیاقتش را نداشتید.) همان طور که گردنبند در گردن خالصه-کنیز سیاه هارون الرشید ملعون-ضایع شد. وقتی هم که شاعر تهدید شد، گفت من نگفته ام ضاع؛ و گفته ام ضاء: لقد ضاء شعری .... الی اخر... شعر من درخشید مثل درخشش گردن بند خالصه خانم!
اما مشکل جور نشدن ضاع با شاع باقی می ماند.



۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۵۳
... نجفی

امروز کتاب مَجازات القرآن سید رضی را اتفاقی یافتم:)

چاپ بیروت، دار الاضواء، چ2، 1406قمری/1986عیسوی

مجاز در مقابل حقیقت قرار دارد. در علم بلاغت پیرامون مجاز سخن بسیار گفته می شود چنانکه پیرامون لفظ مجاز و مجازی نیز عارفان و شاعران حرف های زیادی زده اند. مثلا «المجاز قنطرة الحقیقة»(مجاز پل حقیقت است) را خیلی از ما انسان ها شنیده ایم. شاعری هم می گوید: عشق هر چند مجازی است خوش است/سلطنت گر چه به بازی است خوش است!

مجاز و استعاره و این نوع آرایش های کلامی را در علم بلاغت می خوانیم که چه هستند و در کجا و چگونه مایۀ زینت کلام می شوند. سید رضی(359-406ق) صاحب نهج البلاغه از سادات بزرگوار موسوی و دانشمندی ذوالفنون است که در کودکی به مدارج بلند علمی دست یافته است. زندگی اش نیز چندان طوالانی نبوده و 47 سال قمری(45 سال شمسی) زیسته است. البته احتمال می دهم وی توسط آل عباس به شهادت رسیده باشد و تفصیل ذلک یطلب فی زمان آخر.
دیشب در پست قبلی از کتاب مَجازات قرآن وی نام بردم. امروز که جلسۀ کمیتۀ علمی کنگرۀ بین المللی عهد مالک اشتر در بنیاد نهج البلاغۀ قم برگزار می شد و حقیر نیز دعوت بودم در میانۀ جلسه سراغ یک قفسه کتاب رفتم و به صورت اتفاقی کتاب «تلخیص البیان فی مجازات القرآن» وی به چشمم امد و از فرط خوشحالی و کثرت شادی برق از چشمم پرید.
کتاب را در آغوش گرفتم و بوییدم و بوسیدم. چند دقیقه ای کتاب را تورق کردم و کمی هم از خواندن نثر سحر وش سید لذت بردم. مقدمۀ مفصلی توسط دانشمند فقید علامه شیخ عبدالحسین حلی بر این کتاب نوشته شده بود که خودش رسالۀ ارزشمندی بود. این شیخ عبدالحسین یک اعجوبۀ کم نظیر است که روزی شاگرد ایشان-آیت الله محفوظی گیلانی- مقداری از خصائصش را برایم گفت و شاید روزی اینجا آن را نوشتم.
علاوه بر مقدمۀ شیخ، یک نویسندۀ مصری (محمد عبدالغنی حسن) از سنیان معتدل و غیر نابخرد، مقدمه ای مفصل پیرامون مجازات قرآن آورده بود و از امثال جاحظ خبیث! و ابن قتیبۀ دینوری کرمانشاهی ملعون، سخن گفته بود. خلاصه روزی امروزم شکار این کتاب بود، کتابی که خوراک چند روز مطالعه ای من در ایام فراغتی که شاید یکی دو سال دیگر بیاید است.
پ ن: خانه که آمدم به کتاب «تأسیس الشیعۀ» علامه سید حسن صدر مراجعه کردم و مشاهده کردم ایشان کتاب تلخیص البیان فی مجازت القرآن سید را در فهرست تالیفات متعدد سید غیر از المجازات القرآنیۀ وی ذکر کرده است.(تاسیس الشیعه، چاپ اعلمی تهران، ص338)

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۵۴
... نجفی

زمان بی پولی در کراچی که بودم یک شب مولای کائنات، حلّال مشکلات؛ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه الصلوة و السلام-اللهم صل علی محمد و آل محمد- را در خواب دیدم. گفت که: سید طیب! شما در بابت! من کتابی نوشتی؟
گفتم: آره.
گفت: اسمش چیه؟
گفتم: ابوتراب
گفت که چاپ کردی آن را؟
گفتم: نه.
گفت: چرا؟
گفتم: می ترسم.
گفت: از کی؟ از مخالف[یعنی از سنی ها] یا از موافق؟
گفتم: از هر دو!
گفت: چاپ کن. من هستم. چاپ کن.
لاهور که آمدم این کسی که دعوت کنندۀ من بود دشمن شد و ماهانۀ ما را برید و دوباره بی پولی آمد.
بعد من به خودم خطاب کردم که سید طیب! تو چقدر بی توفیقی. مولا آمد در خواب تو و گفت کتاب را چاپ کن. تو کتابت را چاپ نکردی. بردم پهلوی یک ناشری که بزرگترین ناشر لاهور بود. گفتم این کتاب را در شأن حضرت علی علیه السلام نوشتم و اسمش هست: ابوتراب در نظر عایشه و اصحاب.
چاپش کن. پول هم ندارم. خودت چاپش کن. بفروش و پولت را بگیر.
گفت: اشکالی ندارد.
آقا این کتاب را چاپ کرد و آن قدر مقبول شد که شرق و غرب پاکستان را گرفت. خیلی از سنی ها به وسیلۀ این کتاب شیعه شدند و من هم آنقدر پولدار شدم که به وسیلۀ پول این کتاب، در آنجا خیلی کتاب ها را نوشتم و چاپ کردم.

کتاب طیب عالم، پیرامون زندگانی آیت الله سید طیب جزایری، ص 29 و 30.

«««««««««««««»»»»»»»»»»»»»»»
یک مجموعۀ سه جلدی پیرامون علمای شیعی دارای رویکرد بین المللی را معاونت بین الملل حوزه در دست نشر دارد که جلد او را یک گروه که بنده هم کوچکترین و نادان ترینشان بودم نوشته ایم و جلد دوم و سومش را بنده به تنهایی نوشته ام. از این مجموعه فقط همان جلد اول چاپ شده و باقی مجلدات هم شاید تا دو سه ماه دیگر از چاپ خارج شود. برخی از شخصیت های هندی و یا ایرانی ساکن هند را در مجموعه آورده ایم.
اما برای بعضی گرفتار کمبود محتوا بودیم و مصادر و منابع مکتوب هم درد خاصی را دوا نکرد و محتاج رفتن به نزد علمای هندی و پاکستانی شدیم. خصائص آیت الله سید طیب جزایری را بیشتر به سبب همان قضیه شناختم و قبلا به جز حضور در برخی نمازهای جماعت ایشان، توفیق خاصی در بهره وری از محضرشان برایم دست نداد. ایشان از نوادگان دانشمند اخباری شهیر مرحوم محدث جزایری- از شاگردان برجستۀ مجلسی ثانی- است. وی با اینکه اصالتی ایرانی داشت از علمای مطرح هند بود و کتاب های متعددی به زبان های مختلف نوشته است. معمولا طلاب هندی و پاکستانی با وی مرتبط بودند. حدود 45 روز قبل به دیدار حق شتافتند و در یکی از اتاق های صحن امام رضای حرم حضرت معصومه(صلوات الله علیها و علی آبائها و اخیها و ابناء اخیها) رخ در نقاب خاک کشید. تولد 1344ق/رحلت 1437ق(5 دی 1394).
شادی روح ایشان و ارواح همۀ شیعیان صلوات.

                                                                     سید طیب در جوانی(لاهور)

سید طیب جزایری

سید در اواخر زندگانی

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۴۷
... نجفی

نمی دانم در تاکسی و اتوبوس و مترو و کلا خیابان و بیابان و روی آب و در کوهستان چقدر در بحث های سیاسی و غیر سیاسی ابتر شرکت می کنید؟ یک خصلت در اغلب ما ایرانیان وجود دارد و آن عدم تعهد عملی به تخصص است.
تخصص که همزاد تقلید است از ارکان تمدن و پایۀ نخست فرار از بدوی گری به سوی شهرنشینی است. برهان قاطع-حتی قاطع تر از برهان قاطعی که نثار فخر رازی فلان فلان شده گشت- بر وجود این خصلت در میان ما ایرانیان اظهار نظر در مورد سیاست و اقتصاد و فرهنگ و رسانه و ترافیک و بسیاری چیزهای دیگر است در حالی که دخالت در این عرصه ها به صورت جزمی، از نگاه خرد، مذموم و ناپسند است و فقط دخالت های مبتنی بر احتمال آن هم از باب «گاه باشد که کودک نادان/ به خطا بر هدف زند تیری» درست است. هر کس در زمینه یا زمینه های تخصصی اش- آن هم تخصصی واقعی و نه تخصصی ادعایی- می تواند سخن جزمی بگوید و در بقیۀ عرصه ها، عوام است.
فقط معصوم(علیه السلام) است که هیچ گاه عوام و عامی نیست و بقیۀ ما مردم هر چقدر هم که دانا و خردمند و کاربلد باشیم باز هم در عرصه های فراوانی، عامی هستیم. علامۀ فقید مرحوم شهید ثانی که در قرن دهم می زیسته، در کتاب منیة المرید که کتابی فوق العاده است، با صراحت این را می گوید که هر کس در غیر رشتۀ تخصصی اش، جزو عوام است. نیم نگاهی هم به طلبه های زمان ما هم داشته که خود را همه فن حریف ندانند. حتی کسی مثل رهبر ایران که فقیه است هم در تمامی زمینه ها متخصص نیست و اظهارنظرهایش در بسیاری موارد، پس از مشورت با مشاوران و در موارد زیادی هم غیر تحکمی است. غرض اینکه هیچ کس جز کسی که معصوم تکوینی باشد نمی تواند ادعای تخصص مطلق کند.
گفتم بحث های سیاسی ابتر. بحث سیاسی ابتر یعنی بحثی که به سبب موقعیت خاص ما، ناقص بماند و معمولا در تاکسی و اتوبوس و... بحث ها ناقص و ابتر می ماند و همین اقتضا می کند یا انسان در این بحث ها شرکت نکند یا مطالبی موجز و مفید را بگوید که ابتر بودن بحث، نقصی به حرفش وارد نکند. این مطالب موجز، بیش از همه بهتر است که نقضی باشند. چون بر اساس مبانی علم منطق، اگر چه جواب حَلی بر جواب نقضی برتری دارد و علمی تر است، ولی جواب نقضی برای غالب مردم که دانشمند نیستند،از جواب حلی بهتر است و اقناع کننده تر است. داستان میرزای قمی را شنیده اید؟ وقتی که با کدخدای محل درگیر شد و کدخدا عکس مار کله گنده ای را روی دیوار کشید و بعد به وی گفت تو هم بنویس مار، و وی نوشت مار. کدخدا سپس به مردم گفت کدام یک از این دو مار است: همۀ مردم، تصویر مار را نشان دادند. حکایت ما تودۀ مردم هم که بر عکس مردم اروپا، بسیار کم مطالعه هستیم، همین است.
من اطلاعات خیلی خیلی کمی دربارۀ تاریخ اسلام دارم و گاهی که در همان محیط های یاد شده-که زادگاه و البته ذبح گاه بحث های مختلف همه رقمه است- قرار می گیرم با توجه به لباسی که بر تن دارم و نگاه ها و گوش ها در این گونه موارد بسیار سمت ما می رود، سعی می کنم اولا دیر وارد بحث شوم(که این خود، فواید بسیاری دارد) و دوم اینکه با ابزار جواب های نقضی و همان تاریخ اسلامی که در ذهن مردم حاضر در بحث، مفروغ عنه و پذیرفته شده است، قدمی کوتاه در بحث گذارده و یا با بحث خاتمه یافته پیاده شوم یا حداقل اگر در میانۀ بحث پیاده شده باشم، به آفات عدم دخالت در بحث یا دخالت ناقص دچار نشوم.
در بحث های سیاسی، قیاس های مع الفارق خیلی روی می دهد. مثلا تناقض در رویکرد دفاعی ایران از حکومت سوریه و عدم دفاع از حکومت یمن و مصر و بحرین/ دست به دامان ابر قدرت سابق شرق-همان روسیۀ روسیه خودمان- شدن و دشمنی مستمر با ابرقدرت غرب، همان فرشتۀ نجات رئیس جمهور با تدبیرمان!/طعنه بر نظام پهلوی به سبب سقوط ارزش ها و عدم طعنه به همان در حکومت اسلامی! فعلی/خلاصه مثال های متعددی که به دید اشکال گیرندگان یک بام و دو هواست ولی در عمل و با نگاه دقیق و کلان، مع الفارق است. نه اینکه اشکالی در کار نباشد، که هزاران اشکال در کار هست ولی در نگرش از بالا، شیعه بعد از قرن ها توانسته قدرتی ویژه بیابد و این قدرت نباید سیر افولی داشته باشد. الان همه گونه منطقی شدن و خودزنی کردن است که ناپسند می نماید و آینده حسرت را برای اشکال گیرندگان به ارمغان خواهد آورد. خلاصه برای اثبات اینکه قیاس ها، مع الفارق است نیاز به بسترسازی بحث برای مخاطبان است و گاه این بسترسازی نیازمند چند ماه بحث کردن است. پس گریز و گزیری از پناه بردن به مصادیق نقضی مقبول، و دست به دامن آنها شدن نیست و حسان، شاعر قهار و پر کار صدر اسلام یکی از موارد نقضی است که در موارد دفاع برخی از بعضی اشخاص انقلابی که مثلا مورد جفا قرار گرفته اند، مورد استفاده ام قرار می گیرد.
سید رضی صاحب نهج البلاغه یک انسان اعجوبه است و ما معمولا نهج البلاغه اش را می شناسیم. وی علاوه بر «نهج البلاغۀ» شریف، کتاب های دیگری دارد که چند تایشان چاپ شده است و من به جز نهچ البلاغه، فقط «المَجازات النبویۀ» او، «خصائص امیرالمؤمنین»ش، دیوان چند جلدی اشعارش، و یک جلد از تفسیر قرآنش با نام «حقائق التأویل» را در کتابخانۀ الکی ام دارم. گویا کتاب «مَجازات القرآن» وی هم چاپ شده که ندارم و روزی هم از استاد ارجمند حضرت آقای فاطمی نیا؛ که بسیار شیفته و مفتون شریف رضی(رضی الله عنه) است؛ شنیدم که یک جلد دیگر از تفسیر قرآن وی یافت شده که الان نمی دانم چاپ شده یا نه؟ سید حدیث نود و هفتم از کتاب عجیب «المَجازات النبویة» را به فرمایشی از رسول خدا(علیه و آله السلام) در مورد حسان اختصاص داده است: «حسان حجاز بین المؤمنین و المنافقین، لا یحبه منافق و لا یبغضه مؤمن»[1] حسّان حائل و دیوار بین مومنان و منافقان است، هیچ منافقی او را دوست ندارد و هیچ مومنی بدو بغض نمی ورزد.
شریف رضی پس از اینکه مجاز مندرج در این حدیث را بیان می کند، به تازی می نویسد: این سخن از منظر ما شیعیان، مخصوص زمان رسول خداست، ولی وقتی که حسان در زمان حضرت علی(ع)، دشمنی اش را با حضرت آشکار کرد و اشعاری ناروا در مورد حضرت گفت، از حاجز و فاصل بودن بین ایمان و نفاق خارج شد و به جانب نقمت و گمراهی گروید.
1- لعنت خدا و رسول خدا و ائمۀ اطهار و تمام شیعیان بر روح پلید حسان باد.
2-مطلب الکی و پر از جاده خاکی فوق را همین طور بی هدف نوشتم. به جان عزیز حضرت سلمان فارسی قسم.
3- ابن عباس فلان فلان شده هم مهرۀ خوبی برای بحث های ابتر سیاسی است. یکی از دوستانم می گوید: نمی دانم تو -نجفی- چرا اینقدر از ابن عباس نفرت داری؟ من در جوابش معمولا می خندم. چه داند آن که اشتر می چراند؟! الهی العفو.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. المَجازات النبویة، سید محمد بن حسین البغدادی معروف به سید رضی؛ ص133، مصحح: مهدی هوشمند، قم، دار الحدیث، 1422ق/1380ش.

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۰۱
... نجفی

دی سیر برآمد دلم از روز جوانی/جانم به لب آمد ز غم و درد نهانی

کردم گله زین چرخ سیه روی بد اختر/کز بهر دو قرصم بجهان چند دوانی

جان من دلسوخته را هیچ مرادی/حاصل نشود تا تو بکامش نرسانی

فریاد ز دست تو که از قید حوادث/یک لحظه امانم ندهی خاصه امانی

هر که چو قلم گاه سخن در بچکاند/خون سیه از تیغ زبانش بچکانی

کی شاد شود خسروی از دور تو کز تو/بی دار به دارا نرسد تخت کیانی

سلطان فلک گرم شد و گفت که خواجو/بر ملک بقا زن علم از عالم فانی

زین پیر جهاندیدهٔ بد روز چه خواهی/بر وی ز چه شنعت کنی و دست فشانی

هر چند جهانی ز سلاطین زمانه/آخر نه گدای در سلطان جهانی

در مصر معانی ید بیضا بنمائی/وقتی که چو موسی نکشی سر ز شبانی

گر نایب خاقانی و خاقانی وقتی/ور ثانی سحبانی و حسان زمانی

چون شمع مکش سر که بیکدم بکشندت/با این همه گردنکشی و چرب زبانی

خاموش که تا در دهن خلق نیفتی/در ملک فصاحت چو زبان کام نرانی

زین طایفه شعرت بشعیری نخرد کس/گر آب حیاتست بپاکی و روانی

با این همه یک نکته بگویم ز سر مهر/هر چند که دانم که تو این شیوه ندانی

«رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز/تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی»

(مرحوم خواجوی کرمانی)

دو تا عکس جالب:))))))))))))


۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۴۳
... نجفی

الامام علی(علیه السلام):

لا تَطْلُبْ سُرعَةَ العَمَلِ و اطْلُبْ تَجوِیدَهُ؛

فإنَّ الناسَ لا یَسألُونَ: فی کَم فَرَغَ مِنَ العَمَلِ،

إنّما یَسألُونَ عَنْ جَوْدَةِ صَنعَتِهِ.

خواهان سرعت در کار نباش و کیفیتش را بخواه.

زیرا مردم نمی پرسند: «در چه زمانی کار را سامان داد»؛

بلکه از کیفیت کار و نیک انجامی اش می پرسند.



۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۵۰
... نجفی

ز روی دوست رویی خوب تر نیست          چو راه عشق راهی پر خطر نیست

ز بس اشکیدم آبم نیست در چشم            ز بس آهیدم آهم در جگر نیست...

دلــی را می عمــارت گـــر تــوانــی                 و گرنه دل خرابیدن هنر نیست

همــان بهتـر کــه قطعـد بـاغبــانش              درختی را که سایه یا ثمر نیست

ســواد سطــر زلـفـیــن تـــو داریــم                ز خطش حاجت زیر و زبر نیست

عجب حالی است کز یــاران رفتــه                  به جز نقلیدنی اصلا اثر نیست

علی(ع) را از محمد(ص) هر که فرقید           ز اهل بیعت تحت الشجر نیست

                       نمی رحمی به حال زار «طرزی»

                       ترحـم در دلت جانـا مگر نیست؟


دیوان طرزی افشار، ص23، تهران، انتشارات ادبیه، چ2، 1338ش.



۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۰۶
... نجفی

تلخ نبود پیش ایشان مرگ تن

چون روند از چاه و زندان در چمن

وا رهیدند از جهان پیچ‌پیچ

کس نگرید بر فوات هیچ هیچ

برج زندان را شکست ار کانی یی

هیچ ازو رنجد دل زندانی یی؟...

تلخ کی باشد کسی را کش برند

از میان زهر ماران سوی قند

جان مجرد گشته از غوغای تن

می‌پرد با پر دل بی‌پای تن


۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۴ ، ۰۸:۴۶
... نجفی

وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْنی‏ وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ35رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثیراً مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنی‏ فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصانی‏ فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحیمٌ36رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ37رَبَّنا إِنَّکَ تَعْلَمُ ما نُخْفی‏ وَ ما نُعْلِنُ وَ ما یَخْفی‏ عَلَی اللَّهِ مِنْ شَیْ‏ءٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ38الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی وَهَبَ لی‏ عَلَی الْکِبَرِ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمیعُ الدُّعاءِ39رَبِّ اجْعَلْنی‏ مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ40رَبَّنَا اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ41وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصارُ42
ترجمه: http://www.tadabbor.org/?page=quran&SID=14&AID=40

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۴ ، ۱۵:۳۰
... نجفی


اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار ...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۰۰:۴۰
... نجفی


فقط حیدر امیرالمومنین است...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۳ ، ۰۱:۵۷
... نجفی
به ما هم سایۀ لطف تو خواهد سایه گستر شد
که می تـابـد بـه هـر جـا آفتـاب آهسته آهسته
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۱ ، ۱۶:۱۴
... نجفی
به نام «گلشن آرای خیالات»    که از نفی اش برون می آید اثبات

اللهم عجل لولیک الفرج...
۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۱ ، ۱۶:۱۴
... نجفی